همه ما فرق بین مثبت و منفی را می‌دانیم، مثل سفید و سیاه، خوب و بد و درست و غلط؛ از این رو آرزوی داشتن یک زندگی خوب و مثبت برای ما طبیعی است. یک زندگی مثبت با یک هدف خاص یا خواسته تفاوت دارد. اگر شما یک چیز خاص مانند پول، شغل یا یک فرد را می‌خواهید، ممکن است به آن دست یابید، اما چیزهایی وجود دارد که شما همیشه نمی‌توانید آنها را کنترل کنید. اما یک زندگی مثبت چیزی است که در آن شما همیشه می‌توانید خودتان را کنترل کنید و از درون آن را تغییر دهید؛ زیرا می‌توانید یک زندگی مثبت بدون توجه به اینکه کجا هستید چه کسی هستید یا چه کاری انجام می‌دهید، داشته باشید. این مقاله از طریق ۴ قدم ساده به شما کمک خواهد کرد تا نگرش منفی را از خود دور کرده و زندگی مثبتی را شروع کنید که شایسته‌ی آن هستید. با ۷۲۴پرس همراه باشید.

۱. ذهنتان را کنترل کنید

آیا می دانستید که بیشتر واکنش‌ها و رفتار ما توسط عادت‌های ما کنترل می‌شود؟

بگذارید برایتان مثالی بزنیم:

ممکن است هر روز با ساعت زنگ‌داری که آن را خاموش می‌کنید از خواب بیدار شوید که این خود یک واکنش منفی ایجاد می‌کند. چرا؟ چون شما روش بدی را برای بیدار شدن انتخاب کرده‌اید. بنابراین ذهن شما ساعت زنگ‌دار را به مثابه یک ماشه در نظر می‌گیرد و صدای آن را به یک چیز منفی ارتباط می‌دهد.

این طبیعی است که در ابتدای صبح کسل باشید، اما نباید روز خود را با بدخلقی شروع کنید. حتی اگر به خودتان بگویید که این واکنش‌ها مشکلی ندارد و واکنشی طبیعی است؛ با این حال تمام اینها چیزی است که در واقع خودتان در ذهنتان برنامه‌ریزی کرده‌اید.

تغییر ذهنیت شما زمان می‌برد؛ زیرا این موضوع در مورد بازسازی روش فکر کردنتان است. اما این هنوز یک قدم ساده است. خبر خوب این است که شما برعکس یک گیاه می‌توانید فکر کنید و اینکه می‌توانید افکارتان را تغییر دهید.

 ممکن است به خود بگوییدکه عکس‌العمل‌های منفی به چیزهای خاصی در طول روز طبیعی است و این موضوع از کنترل شما خارج بوده، زیرا واکنشی ناخودآگاه است. اما ذهن ناخودآگاه ذهن دومی نیست که برای خودش تصمیم بگیرد؛ بلکه چیزی است که می‌توانید روی آن کنترل داشته باشید و آن را مجدداً برنامه‌ریزی کنید.

جان برگ توضیح می دهد که ذهن ناخودآگاه ما چگونه عمل می‌کند. اگر بخواهیم آن را کنترل کنیم توانایی کنترل آن را داریم. ما یک ذهن یکپارچه و واحد داریم که در دو حالت خودآگاه و ناخودآگاه عمل می کند. این به این معنی است که شما می توانید ذهنیت خود را کنترل کرده و چشم انداز خود را در مورد اشیاء تغییر دهید.

به یاد داشته باشید که ساعت زنگ‌دار، فقط نمونه‌ای از عادت روزانه است که می‌تواند ذهن شما را با آگاهی و یا بدون آگاهی کنترل کند. موضوع در مورد زنگ ساعت نیست. شما نمی‌توانید ساعت زنگ‌دار را بدون عبور از مسؤلیت‌های آن خاموش کنید. مشکل ساعت زنگ‌دار نیست، حتی مشکل مسؤلیت شما هم نیست. مشکل اینجاست که شما بدون توجه به عادت بودن آن، این واکنش را برنامه‌ریزی کرده‌اید.

اگر ذهنیت خود را جوری بسازید که در این موقعیت‌ها واکنش مثبت نشان دهید، دراین‌ صورت می‌توانید مجدداً ذهنیت خود را برنامه‌ریزی کنید.

آیا شما باید زود از خواب بیدار شوید یا خیر؟ اگر پاسخ شما به این سوال خیر است پس آیا واقعا نمی‌خواهید برای رفتن به سرکار یا جایی که باید بروید آماده شوید؟ پس چه می‌خواهید؟ اما شما هنوز می‌خواهید از خواب بیدار شوید و با روزتان کاری انجام دهید. شما هنوز می‌خواهید از زندگی‌تان استفاده کنید به جای اینکه اجازه دهید صدای زنگ ساعت به شما آنچه که نمی‌خواهید را یادآوری کند. به جای اینها اجازه دهید که روز جدید را به شما یادآوری کند که این عالیست؛ زیرا این روز به شما تعلق دارد.

مطلب مرتبط: تصورات نادرست عمومی که لذت زندگی کردن را از ما می‌گیرد

۲. کلمات مثبت را به خاطر بسپارید

این جمله خیلی ساده و صحیح به نظر می رسد، اما با به خاطر سپردن لیستی از کلمات مثبت، می‌توانید مغز خود را مجبور کرده تا از کلمات مثبت بیشتری استفاده کنید و این به شما کمک خواهد کرد که زندگی مثبت‌تری داشته باشید. همانطور که می‌توانید ذهنتان را مجددا برنامه‌ریزی کنید، می‌توانید واژگان خود را نیز بازنویسی کنید. کلمات مثبت به طور طبیعی به ذهنتان خواهند آمد و چشم‌انداز شما را تغییر می‌دهند.

بعضی از روانشناسان، میزان مثبت و منفی بودن کلمات را اندازه می‌گیرند. اما اگر شما در این مورد فکر می‌کنید، بنابراین از قبل نسبت به ارزش کلماتتان آگاهی دارید. این موضوع در مورد آموزش خود و یادگیری کلمات جدید نیست، بلکه در مورد استفاده از کلماتی است که از قبل در درونتان وجود دارد.

هنگامی که شما از کلمات مثبت بیشتر استفاده می‌کنید، نه تنها روی شیوۀ تفکر شما، بلکه بر اطرافیان شما نیز تاثیر می‌گذارد. آیا تا به حال متوجه شده اید که چگونه افراد مثبت و شاد تمایل دارند خلق و خوی خود را به اطرافیانشان منتقل کنند. معمولا یک لبخند باعث لبخندی دیگر می‌شود. یک گفتگوی مثبت به احتمال بسیار زیاد با لحن خود انجام خواهد شد.

۳. روی‌ آنچه که اهمیت دارد تمرکز کنید

چیزی که باید بدانید این است که همیشه هم منفی و هم مثبت در زندگی شما وجود خواهد داشت. اما شما می‌توانید هرکدام که بر شما تاثیر می‌گذارد را کنترل کنید. بله، شما توانایی مراقبت از چیزهای مهم را دارید و این به همان سادگیست که به نظر می‌رسد. به گذشته، حال و آینده‌ی خود نگاهی بیندازید. چند بار انرژی خود را برای چیزهایی که مهم نبود تلف کردید؟

واقعیت این است که ما نباید به همه چیز اهمیت دهیم، نباید به بعضی چیزها نظیر اینکه همکلاسی‌های قدیمی‌مان در مورد ما چه فکر می‌کنند یا آنچه مردم در مورد معاشرت های ما می‌گویند توجه کنیم یا به خاطر همکارانی که پشت سر شما صحبت می‌کنند ناراحت شویم.

در نهایت، شما توانایی این را ندارید که در تمام جنبه‌های زندگی خود پیروز شوید و نمی‌توانید انرژی خود را صرف تمرکز روی همه چیز کنید.

شما نمی‌توانید در زندگی بعضی افراد نقش مهم و تاثیرگذار داشته باشید و در عین حال انتظار داشته باشید مایه خنده و خجالت دیگران نباشید. آنچه شما می‌توانید انجام دهید اولویت‌بندی است. چه چیزی واقعا برای شما اهمیت دارد؟ به چه چیز توجه می‌کنید؟ همه چیزهای دیگر را مسدود کنید و روی چیزی که باید بدان توجه داشته باشید تمرکز کنید.

مطلب مرتبط: رسیدن به آرامش و موفقیت با نگرش قله ها و دره ها

۴. باید نه گفتن را یاد بگیرید

برای بعضی مردم نه گفتن سخت است؛ زیرا به این معنی است که شما یا کسی را ناراحت می‌کنید یا یک فرصت برای رفتن به او می‌دهید.

اگر به کلمات بله و نه نگاه کنید، بیشتر مردم به کلمه «نه» به عنوان یک کلمه منفی و نه یک کلمه مثبت نگاه می‌کنند. چیزی که مردم فراموش می‌کنند این است که شما نمی‌توانید به همه چیز بله بگویید. بلکه وقتی به چیزی بله بگویید، در واقع به طور همزمان به چیز دیگری نه گفته‌اید.

ممکن است رئیس شما ازتان خواسته باشد تا دیروقت کار کرده و یک پروژه را تمام کنید. به همین دلیل شما به او بله می‌گویید؛ زیرا نمی‌خواهید او را ناراحت کنید. در عین حال، ممکن است به این معنی باشد که شما بازی با فرزندانتان را از دست خواهید داد حتی اگر به آنها قول داده‌باشید که به موقع در کنارشان خواهید بود.

نکته این است که هر زمان که به کسی بله می‌گویید، به کس دیگری نه گفته‌اید و هروقت کاری را برای انجام دادن انتخاب می‌کنید، زمان انجام دادن کار دیگری را از دست می‌دهید. اگر ما بتوانیم همه کارها را با هم انجام دهیم عالی خواهد بود! اما نمی‌توانیم.

شما باید یاد بگیرید که نه بگویید. این مرحله می‌تواند بسیار ساده باشد؛ همانطور که واقعا هست، زیرا در واقع تعمیم یافته قدم سوم است.

شما نه گفتن را با فهمیدن آنچه که واقعا می‌خواهید و آنچه که نمی‌خواهید یاد خواهید گرفت. با این روش شما نه نخواهید گفت، بلکه هنگامی که کسی یا چیزی را از خود دور می‌کنید به این دلیل است که می‌دانید که قبلاً چیز دیگری را برای بله گفتن انتخاب کرده‌اید.

 یک زندگی مثبت از درون آغاز می‌شود، حتی اگر هیچ چیز (به ندرت) از امروز تا فردا تغییر نکند. یک زندگی مثبت به سادگی با این گام‌های ساده به سمت شما خواهد آمد.

امیدواریم که با این مقاله توانسته باشیم تغییری مثبت در زندگی شما عزیزان ایجاد کرده باشیم.