برنامه نمایشی جهنم در شهرستان فومن شبیه یک هشدار هیجانی یا نمایش اضطراب‌آور برای القای حسی است که پس از مرگ تجربه می‌شود. البته نباید از نظر دور داشت که موضوعات مطرح شده در برنامه، می‌تواند منجر به گفتمان و بحث درباره معاد در بین جوانان و خانواده‌ها شود و به‌این‌ترتیب، به افزایش درک و فهم مشترک بین افراد مختلف منجر شود.

به گزارش ۷۲۴پرس، برنامه نمایشی “ساعت به‌وقت بهشت” در شهرستان فومن، مدتی است که بر سر زبان‌ها افتاده. این برنامه باهدف تذکر معاد و تقویت باور دینی جوانان، به دلیل شکل اجرا و محتوای آن، موضوعاتی را برای بحث‌وبررسی در حوزه‌های مختلف ایجاد کرده است.

سؤال اینجاست که آیا این رویکرد در تبیین و ترویج باورهای دینی، مؤثر و مناسب است؟ آیا استفاده از روش‌های نمایشی و ترسناک، با مفاهیم دینی و اخلاقی مطابقت دارد؟ آیا مخاطبان جوان درک درستی از معاد و پیامدهای آن را از این برنامه دریافت می‌کنند؟ آیا این نوع نمایش ممکن است به‌جای تقویت ایمان، ترس و اضطراب را افزایش دهد؟

آیا این روش نمایش، می‌تواند بر سلامت روانی و عاطفی جوانان تأثیر بگذارد؟ آیا استفاده از ترس و وحشت به‌عنوان ابزاری برای تذکر معاد، مناسب و مؤثر است؟ چه نوع پیامدهای رفتاری و احساسی ممکن است در مخاطبان ایجاد شود؟ آیا این برنامه می‌تواند منجر به ایجاد اضطراب، افسردگی یا انزوا در برخی از جوانان شود؟ آیا این روش نمایش، با فرهنگ و سنت‌های محلی و ملی مطابقت دارد؟ آیا این روش به‌جای تشویق تفکر و تعقل، منجر به ایجاد ترس و دوری از تفکر انتقادی می‌شود؟ آیا این برنامه می‌تواند بینش‌های مختلف و دیدگاه‌های متفاوت را در جامعه در مورد معاد و باورهای دینی تشویق کند؟

اما در میان این‌همه پرسش که در ذهن مخاطبانی که حتی فقط فیلم‌ها و عکس‌های این جهنم نمایشی را دیده‌اند نقش بسته، باید گفت این برنامه، باوجود هدف خوب، نیاز به بررسی دقیق‌تر از منظر کارشناسان دینی، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان دارد تا اثرات مثبت و منفی آن بر جوانان و جامعه مورد ارزیابی قرار گیرد. اهمیت این بررسی، در جلوگیری از هرگونه آسیب احتمالی و استفاده از روش‌های مؤثرتر و سازنده‌تر در جهت تقویت باورهای دینی است.

نگاهی به اثرات مثبت این تبلیغ دینی

برنامه “ساعت به‌وقت بهشت” در فومن به دلیل ترکیب روش‌های نمایشی و ترسناک برای ترویج باورهای دینی، به چالش کشیده شد؛ چراکه این روش در ارائه موضوعات مذهبی که بیان آن مانند راه رفت بر لبه تیغ است، می‌توانند پیامدهای متفاوتی داشته باشند و به‌جای تقویت ایمان، ترس و اضطراب را در مخاطبان جوان ایجاد کنند.

اما این برنامه اثرات مثبتی هم داشت؛ چراکه با ارائه یک برنامه نمایشی جذاب، ممکن است جوانان نسبت به معاد و باورهای دینی خودآگاه‌تر شوند و به اهمیت آن بیشتر پی ببرند. از سویی اجرای برنامه در قالب یک نمایش، می‌تواند به تقویت باورهای دینی جوانان کمک کند و آنها را به تفکر در مورد مفاهیم دینی تشویق کند.

موضوعات مطرح شده در برنامه، می‌تواند منجر به گفتمان و بحث درباره معاد در بین جوانان و خانواده‌ها شود و به‌این‌ترتیب، به افزایش درک و فهم مشترک بین افراد مختلف منجر شود. اگر برنامه به‌خوبی اجرا شود و مورد استقبال قرار گیرد، می‌تواند روحیه مذهبی جامعه را تقویت کند و به افراد در جهت زندگی بر اساس اصول‌دینی کمک کند.

چگونه مفاهیم دینی را بازآفرینی کنیم؟

اما چالش‌هایی که این برنامه در حال ایجاد آن است را می‌توان این‌گونه بیان کرد که استفاده از ترس و وحشت به‌عنوان ابزاری برای تذکر معاد، می‌تواند تأثیرات منفی بر سلامت روانی مخاطبان داشته باشد. در برخی موارد، این روش‌ها ممکن است به‌جای ایجاد فهم و درک عمیق از مفاهیم دینی، باعث ایجاد اضطراب، هراس و ترس مداوم در جوانان شود. این روش می‌تواند برخی از مخاطبان را از باورهای دینی دور کند، به‌جای نزدیک‌کردن آن‌ها.

این برنامه ممکن است برای همه جوانان یکسان و عمومی باشد، بدون توجه به تفاوت‌های درک دینی و سطح فهم آنها. برخی جوانان ممکن است با روش‌های ترسناک ارتباط ضعیفی برقرار کنند و یا درک درستی از مفاهیم ارائه شده پیدا نکنند.

عدم هماهنگی با اصول روان‌شناسی نیز از دیگر چالش‌هاست چراکه روش‌های نمایشی و ترسناک که در برنامه استفاده شده است، ممکن است با اصول روان‌شناسی در تعامل با مخاطبان جوان همخوانی نداشته باشد. به‌جای ایجاد انگیزه و تفکر، ممکن است باعث ایجاد مقاومت، عدم تمایل به یادگیری و یا حتی انکار باورهای دینی شود.

از سویی دیگر، تمرکز بیش از حد بر جنبه‌های ترسناک معاد، می‌تواند جنبه‌های مثبت و امیدوارکننده را در نگاه به آخرت کم‌رنگ کند. توجه به جنبه‌های رحمت و مهربانی الهی در کنار جنبه‌های قضاوت، می‌تواند برای جوانان تأثیر مثبت‌تری داشته باشد.

نمایش جهنم در فومن

شکل اجرای برنامه ممکن است توسط برخی افراد تفسیر نادرست شود یا حتی به‌عنوان ابزاری برای سوءاستفاده از باورهای دینی مورداستفاده قرار گیرد. از سویی برنامه ممکن است صرفاً به ترساندن مخاطبان بپردازد و راهکارهای عملی و سازنده‌ای برای تقویت باورهای دینی و تغییر رفتار ارائه ندهد. مفاهیم دینی باید در کنار روش‌های کاربردی و عملیاتی برای تقویت باورها تبیین شوند.

به‌طورکلی، در برنامه‌های آموزشی و فرهنگی که هدفشان ترویج باورهای دینی است، استفاده از روش‌های متنوع، مناسب با سطح درک و روحیه مخاطبان، و توجه به جنبه‌های روان‌شناسی و فرهنگی، بسیار مهم است. استفاده از روش‌های ترسناک و تلقین‌کننده، ممکن است به‌جای تقویت ایمان، به ایجاد ترس و عدم علاقه به یادگیری منجر شود.

یادمان نرود مسیر اعتقادات در قلب هر فرد، هرگز با ترس مصنوعی از جهنم یا جلوه‌های نمایشی از مرگ هموار نمی‌شود. زمانی که به ترویج اخلاق پیامبر (ص) در جامعه کمک کردیم یا کار خیری را دنبال کردیم مردم در دل خود دین را تجربه می‌کنند.

نیت خیر، هرگز جایگزین طراحی دقیق و ارزیابی‌های لازم نمی‌شود

البته باید گفت هیچ نقدی بر برگزارکنندگان نیست، اما نباید این نکته را نادیده گرفت که نیت خیر، هرگز جایگزین طراحی دقیق و ارزیابی‌های لازم در حوزه‌های مختلف نمی‌شود. حتی با نیت خیر، اگر برنامه‌ریزی و اجرا درست انجام نشود، می‌تواند عواقب منفی داشته باشد.

در مورد برنامه‌های ترویجی، به‌ویژه در حوزه دین، مهم است که روش‌های مؤثر و سازنده را انتخاب کرد؛ چراکه ترویج دین باید مبتنی بر روش‌های منطقی، عاطفی و اخلاقی باشد. ایجاد ترس و وحشت، درحالی‌که ممکن است در کوتاه‌مدت تأثیرگذار باشد، در درازمدت می‌تواند آسیب‌زا باشد.

باید مخاطب شناس بود و برنامه‌ها باید نیازها، سن، سطح درک و ویژگی‌های روان‌شناختی مخاطبان را در نظر بگیرند. یک روش مناسب برای گروه سنی نوجوانان، ممکن است برای گروه سنی بزرگسالان نامناسب باشد. باید به دیدگاه‌های مختلف احترام گذاشت و به‌جای ایجاد ترس و دلسردی، فضای گفتگو و تفکر را فراهم کرد.

آنچه در مورد تبلیغ دین باید به‌دقت موردتوجه باشد

استفاده از روان‌شناسان، جامعه‌شناسان، متخصصان دینی و سایر صاحب‌نظران، نیز می‌تواند در طراحی و اجرای برنامه‌های مؤثر و کم‌خطر بسیار کمک‌کننده باشد. هدف از ترویج هر اندیشه‌ای، نزدیک‌کردن افراد به آن اندیشه و یا باور، از طریق روش‌های منطقی، سازنده و احترام‌آمیز است.

یادمان نرود که عصر حاضر، عصری متفاوت است و دعوت به ایمان در این عصر نیازمند رویکردی نو و متناسب با شرایط است. بگذارید این موضوع را کمی بیشتر باز کنیم. در این عصر باید به‌جای اینکه فقط پیام خود را تبلیغ کنیم، باید با دیگران وارد گفت‌وگو شویم. باید به سؤالات و ابهامات آنان گوش دهیم و سعی کنیم با استدلال و منطق به آنها پاسخ دهیم.

باید از زبان و ادبیاتی استفاده کنیم که برای مخاطبان امروزی قابل‌فهم و جذاب باشد. استفاده از اصطلاحات و مفاهیم قدیمی و نامأنوس می‌تواند باعث شود که پیام ما برای آنها بیگانه و غیرقابل‌درک به نظر برسد. به‌جای اینکه فقط بر مفاهیم انتزاعی تأکید کنیم، باید به دنبال ایجاد تجربه‌های معنوی برای افراد باشیم. این تجربه‌ها می‌توانند از طریق عبادت و یا شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایجاد شوند.

باید از رسانه‌های مختلف برای رساندن پیام خود استفاده کنیم. استفاده از شبکه‌های اجتماعی، پادکست‌ها، ویدئوها و سایر رسانه‌های جدید می‌تواند به ما کمک کند تا با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کنیم. به‌عنوان‌مثال چندی پیش یکی از فعالان اثرگذار فضای مجازی خراسان جنوبی، عکسی از یک مسجد منتشر کرد که در نماز جماعت آن، نوجوانان و کودکان در صف اول و سپس افراد مسن و معتمد محل حضور داشتند و این به معنای واقعی کلمه یعنی توجه به نسل امروزی که در ذهن خود هزاران سؤال در مورد مفاهیم دینی دارد و سپس انتشار این کار خوب در فضای مجازی که در اختیار رسانه‌های معاند است، خود یک ابزار مهم تبلیغ دین بود. پس از بازنشر چندباره آن عکس، تأثیر آن در میان مساجد بیرجند چشمگیر بود؛ حال‌آنکه ممکن است در مساجد باقی استان‌ها نیز این تأثیر را شاهد بوده‌ایم.

سخن آخر

دعوت به ایمان در عصر حاضر نیازمند رویکردی خلاقانه، متفکرانه و متناسب با شرایط است. با درنظرگرفتن پیچیدگی‌های ذهنی و رسانه‌ای و با بازطراحی راهبردهای فرهنگی و استفاده درست از نبوغ فعالان فرهنگی و مذهبی، می‌توانیم پیام خود را به شکلی مؤثرتر به مخاطبان خود برسانیم.