این روزها کمتر کسی است که به تماشای سریال معروف «بازی تاج و تخت» ننشسته و از طرفداران آن نباشد یا دست کم نام آن را نشنیده باشد. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید سریال Game of Thrones که اکنون محبوب مخاطبان و منتقدان است در ابتدا زمانی که تنها یک فصل از آن پخش شده بود با انتقاد‌های بسار تند و شدید اللحنی از سوی چندی از ژورنال‌های به‌نام همراه شد. در این مقاله با هم نگاهی می‌اندازیم به گزیده‌ای از این نقدهای منفی سریال بازی تاج و تخت؛ با ۷۲۴پرس همراه باشید.

سریال بازی تاج‌ و تخت را می‌توان به جرئت یکی از موفق‌ترین سریال‌های نیم قرن اخیر دانست. سریالی که در زمانی که خیلی‌ها گمان می‌کردند دوره‌ی فیلم‌ها و سریال‌های فانتزی-حماسی به پایان رسیده، با سرعتی باورنکردنی‌ جهانی شد و میلیون‌ها طرفدار از هر گروه سنی و قشری به دست آورد.که به نظر می‌رسد هر گوشه از اینترنت و فرهنگ عامه را فتح کرده است. اما در مسیر هر موفقیتی، همیشه سختی‌ها و موانعی هم دیده می‌شود؛ شاید باورش سخت باشد که این سریال در ابتدای کار به جای تحسین، با انتقاد‌هایی تند از طرف معروف‌ترین منتقد‌ها طرف شد.

مطلب مرتبط: ۹ واقعیت درباره گیم آف ترونز که می تواند جالب باشد

سریال بازی تاج و تخت

هرچند قسمت آخر فصل هفت سریال رکورد بیشترین بیننده را با ۱۶.۵ میلیون بیننده شکست، اما این به این معنا نیست که همه‌ی نقد‌ها برای این سریال در شروع پخش آن مثبت بوده‌ است. در‌واقع نقدهای مهمی هم بودند که فصل اول سریال را به باد انتقاد گرفتند.

این نقدها در طیف بسیار گسترده‌ای از نقد های جدی و مقبول گرفته تا تمسخر سریال و مقایسه‌ی سریال با تئاتر موزیکال «مرد عنکبوتی: خاموش کردن تاریکی» (Spider-Man: Turn Off the Dark) دیده می‌شدند.
در اینجا گزیده‌ای از نقدهای بد برای فصل یک سریال بازی تاج و تخت را با هم بررسی می‌کنیم:

سریال بازی تاج و تخت

«نیویورک تایمز» (New York times):

بازی تاج و تخت سریال افسانه‌ای پسرانه‌ای است که مشوقانه تولید شده تا نیمه دیگر جمعیت را جذب کند. این سریال به نام ایده‌هایی نه چندان بزرگ و واقعاْ نامرتبط که فراتر از تصوراتی مبهم همچون جنگ زشت است، خانواده‌ها پر از توطئه‌اند و قدرت پرحرارت و آتشین است، سردرگمی زیادی ایجاد کرده است. اگر شما از زیبایی‌های بازی «سیاه‌چال‌ها و اژدهایان» (Dungeons & Dragons) بیزار نیستید، این سریال شاید ارزش امتحان کردن داشته باشد. اما اگر این از علائق شما نیست، قطعاً تشنه این هستید که شبکه «اچ بی او» به تجارت زبان‌ها برگردد که برای آن هم ما الان فرهنگ لغت داریم.

 سریال بازی تاج و تخت

«اورلاندو سنتیل» (Orlando Sentinel) :

بازی تاج و تخت، که به نظر یکی از بزرگترین‌های این بهار می‌آمد، یک ناامیدی بزرگ است. چرا اینقدر پیچیده و پر از مجازات است؟ این سریال همان نقشی که تئاتر موزیکال مردعنکبوتی برای تاتئر برادوی را دارد، برای تلویزیون داراست!

 سریال بازی تاج و تخت

«اسلیت» (Slate) :

بازی تاج و تخت یک آشغال فانتزی اژدها زده‌ی شبه قرون وسطایی است. قطعات بی‌شماری از دیالوگ‌های مشروح، راه پیشرفت داستان را مسدود کرده‌اند. مکالمه های پرطنین و به شدت احساسی، جایگزین ظهور شخصیت‌ها در طول داستان شده است. حس پیچیدگی در آن وجود دارد که با تحریک مخاطب اشتباه گرفته شده است و داستان کاملاْ وفادار از منبعش به سریال منتقل شده و اصلا التزامات تلویزیونی را برآورده نمی‌کند.

 سریال بازی تاج و تخت

«آنکل بارکی» (Uncle Barky) :

خون، آزادانه جاری می‌شود؛ در حالی‌که داستان سریال تمایل به سفت و بسته شدن دارد، هرگونه حس ضرورت در نبرد گم شده است. در ۶ ساعت ابتدایی، به نظر کار طاقت فرسایی است که شخصیت‌های داستان را سربه‌راه نگه داریم. بگذریم از اینکه آنها در چه پادشاهی‌هایی زندگی می‌کنند و چه تعداد فرزند خارج از ازدواج دارند.

 سریال بازی تاج و تخت

«بوستون هرالد» (Boston Herald) :

آنهایی که کتاب‌ها را دوست دارند احتمالا از دیدن این سریال هیجان‌زده خواهند شد. بقیه‌ی ما احتمالا زمان سختی را برای نشستن پای بازی تاج و تخت خواهیم داشت.

 سریال بازی تاج و تخت

«واشنگتن پست» (The Washington Post):

همه چیز گواه از این دارد که حتی برای اذهان باز نیز سریال بازی تاج و تخت می‌تواند یک تقلای در باتلاق به نظر بیاید. به شدت درباره دیالوگ هایش جدی است. سریال یک استعاره‌ی فانتزی است که فرهنگ عامه آن را مسخره می‌کند. بالاخص از زمان بوجود آمدن «Dungeons & Dragons» از زیرزمین خانه که تلاش داشت گوگل را اختراع کند. همینقدر مسخره!

مطلب مرتبط: دنیای عکاسی: هزاران چهره از ایرلند، نمایی از گیم آف ترونز

همانگونه که مشاهده کردید، سازندگان این مجموعه موفق و محبوب در ابتدای مسیر خود با نقدهای بسیار تند و ناامیدکننده‌ای مواجه بوده‌اند. اگر چه موفقیت این مجموعه در طول هفت فصل، باور این نقدهای اولیه را کمی دشوار می‌سازد، ولی بعید است نویسندگان نقدهای فوق، امروز نیز بر همان نقدهای سابق خود اصرار داشته باشند.