پول، نوستالژی، امید یا ارزش سرگرمی، اینها بیشترین دلیل شما هستند که بخواهید یک سریال قدیمی را مجددا احیا کنید، حالا میخواهد این سریال، سریال کرهای «خانهی کامل» باشد، میخواهد سریال «توئین پیکس» باشد و یا سریالی چون «فرار از زندان». در این بخش نقد « فرار از زندان» را برای طرفداران این سریال قرار داده ایم.
البته بعضی از دلایلی که در مقدمه گفته شد، نسبت به بقیه، بدبینانه به نظر میرسند. این قابل تصور است که شوتایم، واقعا خواستار سریال «توئین پیکس» باشد تا در عصر طلایی تلویزیون مشارکت داشته باشد و چنین هنری را عرضه کند. این غیر قابل تصور است که شرکت «نتفلیکس»، در پشت چیزی بیشتر از یک نوستالژی سنگر گرفته باشد. برای فاکس، این روزها دشوار است که هر انتشار این مجموعه را برای رسیدن به چیزهایی که روزی کار میکرد، سرزنش کنیم این به شکل دیوانهواری دشوار است که در سطح شبکه، مخاطبی پیدا کنی که جذب این سریهای مشابه و یا ژانری که همه خوشحالند بشود، چیزی که غیرقابل فهم است.
اما اگر شما قصد دارید که استخوانهای سریال «فرار از زندان» را از دل خاک بیرون بیاورید، یک ترفند کوچک، که قبلا در سالهای 2005 تا 2009 کار میکرد را به کار ببرید و اینگونه ممکن است فیلمنامهی بهتری داشته باشید. یقینا، طرفداران «فرار از زندان»، تنها هدف این اتفاق بودند. چه کس دیگری میتواند جذب این سریال شود و بتواند بیشتر از چند ثانیه پای تلویزیون بنشیند؛ در حالیکه «فرار از زندان» بسیار بستگی به این دارد که شما کاراکترهای گذشته و انگیزههایشان را بشناسید. چرا شخص دیگری بخواهد که آنها را بشناسد؟
اما این شبیه داستان نیست، چیزی که به آرامی ساخته میشود و به گونهای شکل میگیرد که هرگز قابل باور نیست، قصد دارد که هرشخص را نگه دارد اما بیشتر یک نوستالژی از استقامت و سخت کوشی است. زمانی که شما مجبورید، ستارهی اصلی فیلم را از مرگ، احیا کنید، این موضوع، همیشه یک نگاه بد بوده، چه بسیار تلاشهایی که در تاریخ شده و چه بسیار اندک (یا هیچ) که موفق شده است.
زمانی که نسخهی قبلی به پایان رسید، «مایکل اسکافیلد» Wentworth Miller مرده بود، برادرش «لینکن باروس» Dominic Purcell آزاد شد، همسرش سارا Sarah Wayne Callies و بچه اش اندوهگین بودند و هرکس دیگهای از این مجموعه، استراحتی از این فصلهای سه تایی داشت و رویش برچسب مخصوصی از صفات چرند و خط مسیر غیرقابل باور داشت، چیزی که یارای بقا نداشت.
اگر «فرار از زندان» یک نکته داشت -و البته دقیقا همین یک نکته را دارد- این سریال در اولین فصل خود، پلاسیدنش آغاز شد و هرچیزی بعد از آن، یک عمل بیمغز برای طرفداران تفریح و سرگرمی است کسانی که دوست داشتند که همین اطراف بچرخند و هرچه که به آنها فروخته میشود را بخرند.
طرح عاقلانهای که نمیگذارد کمپانی «فاکس» باور کند که این خط داستانی جدید، که از سریهایی که خالق آن و نویسندهاش Paul Scheuring هست احضار شده، قبلا کار میکرد و ما نفس نفس زدن فیلم را با فهم اینکه مایکل زنده و در زندان یمن است، شاهد هستیم. تکرار کن: او نمرده است. او مرده بود! و قبل از اینکه بمیرد، او حتی یک تومور مغزی داشت. الان او اصلا نمرده است، بلکه او دوباره در زندان است. و به شکل مرموزی برای نجاتش و حتی شاید نجات جهان، به یک گروه میرسد.
گرهی داستان اینجاست و تو باید بدانی که چندین گرهی مشکوک و موثر وجود دارد، یکی اینکه مایکل واقعا آن شخصی نیست که دیگران فکر میکنند و شاید او یک تروریست در خاورمیانه باشد و تو فقط مجبور خواهی بود که همهی نه اپیزود را ببینی تا بفهمی که آیا این سوال درست است؟ یا اگر Scheuring و کمپانی سازنده، این موضوع را جایی در طول راه، برای ترشح آدرنالین رها کنند، منجر به ایدهی بدی خواهد شد.
دو اپیزود در مورد جایی بود که برای من تحمل ناپذیر بود، البته بیشک تجربهی تو، متفاوت خواهد بود. اما واقعیت این است که فرار از زندان سال 2017 اساسا مجموعهای از ایدههایی است که مملکت، از آنها عبور کرده است. اگر تو بتوانی تصورش کنی. این فیلم با صدایی از مایکل مرده آغاز میشود، کسی که به ما میگوید : مرده صحبت میکند، اگر تو گوش کنی.
سپس به فیلم به سوی لینکلن میرود، کسی که ظاهرا هرقدر خواسته تصمیم خوبی بگیرد، پسرفت داشته. معرفی بعدی «تی بگ» Robert Knepper است، او طوری بر روی مسیر داستان راه میرود که رک بگویم انگار از سریال پزشکی سی بی اس مثل Pure Genius آمده است. شخصیتی که Augustus Prew را به عنوان شخصیت اصلی به کار میگیرد. Prew در «فرار از زندان» به عنوان سفیدترین شخص و با بهترین موها، در یمن برمیگردد. به هر حال اینکه چه اتفاقی به لحاظ پزشکی برای «تی بگ» در حال رخ دادن است؟ از مهمترین، بیتوضیح ماندههاست.
C-Note نیز بازگشته است و این یادآوری خوبی است که Rockmond Dunbar استوار است، اهمیت ندارد که چه دیالوگی میگوید (شامل : عرض سلام و احترام از طرف سیستم زندان آمریکا، هرزه ها!) درون این دیالوگ، معنی نهفته است. سنگین و نفس گیر. اگر تو قبلا «فرار از زندان» را لایک میکردی و عاشق نوستالژی هستی، احتیاج نداری که به تو بگویم برو و تماشایش کن. «فاکس» کمپانی است که پول را دوست دارد و امیدوار است که این شو، میلیونها آدم را در این روند، سرگرم کند، پس نباید خیلی مورد سرزنش قرار بگیرد، وقتی که تقاضای فراگیری برای ساخت چنین سریالهایی وجود دارد.
اما اشخاص دیگر باید، احتمالا کار دیگری، هرکاری به جای تماشا کردنش انجام بدهند.
انیمه
#سریال خاندان اژدها
#آشپزی
#خراسان جنوبی