زندگی اگرچه شیرین است اما فراز و نشیبهای خاص خود را دارد. مشکلاتی که سر راهمان سبز میشوند، مسئولیتهایی که به عهدهمان گذاشته میشوند و روابطی که با دیگران آغاز میکنیم، همگی میتوانند چالشی سخت و همیشگی باشند که گاهی زندگی را به کاممان تلخ میکنند. اما شما باید این مسیر را طی کنید، با این چالشها مواجه شده و راهی برای کنترل و مدیریت آنها پیدا کنید. اینجا است که نقش تعادل در زندگی پررنگتر دیده میشود، اما آیا میدانید چگونه میتوانیم زندگی متعادل داشته باشیم؟
چه این حقیقت را دوست داشته باشیم و چه بخواهیم از آن فرار کنیم باید بپذیریم که برای لذت بردن از زندگی نیازمند حفظ تعادل آن هستیم. واقعیت غیرقابل انکار این است که ما همیشه با مسائل زدگی شخصی، روابط اجتماعی، مسائل مالی و روابط عاطفی درگری هستیم، چالشهایی که هر روز ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با آنها هستیم. هرکدام از ما در صحفه شطرنج زندگیمان پیاده نظامی هستیم که باید در تمام جبههها بجنگد و مسیرش را به سمت خط پایان ادامه دهد. برای همین دور از ذهن نیست اگر بگوییم همه ما یک هدف مشترک در ذهن داریم: موفق شدن در همه جنبههای زندگی!
واقعیت دیگر این است که همه ما بارها از جان و دل مایه گذاشتیم تا به این هدف دست پیدا کنیم و البته در بیشتر مواقع هزینه سنگینی برای آن پرداختهایم. در این اوقات پرتنش، ذهن، جسم و روح و روان ما عمیقا تحتتأثیر قرار گرفته و در مواردی رو به تحلیل میرود. اینجا است که کنترل زندگی از دستمان خارج میشود و تعادل از آن رخت میبندد، خصوصیاتی که شیرینی زندگی را به کاممان تلخ میکند.
مطلب مرتبط: از نداشتن انگیزه در زندگی رنج می برید؟ این راهکارها به شما کمک خواهند کرد
ادامه این روند در نهایت شما را به نقطهای میرسانید که غرق در ناامیدی خواهید شد؛ نقطهای که بالاخره ما را از خواب غفلت بیدار کرده و این پرسش اساسی را پیش روی ما میگذارد که باید تا کجا پیش برویم؟ آیا باید همچنان به این زندگی از تعادل خارج شده ادامه دهیم، یا برعکس سکان زندگی را به دست گرفته و آن را به مسیر طبیعی خود بازگردانیم.
مسلما بیشتر ما دوست داریم تعادل را به زندگی برگردانیم، اما چگونه؟ در ادامه با ما در ۷۲۴پرس دات کام همراه شوید تا با مرور پنج راهکار ساده به شما نشان دهیم چگونه میتوان قطار از ریل خارج شده زندگی را به مسیر درستش بازگرداند. نکاتی که دنبال کردن و اجرای هرکدام از آنها میتواند قدمی مثبت در بازگرداندن تعادل به زندگی باشد.
مشخص کنید داشتن تعادل در زندگی چه معنا و مفهومی برای شما دارد
یافتن تعادل در زندگی چیزی شبیه به رسیدن مرکز وجودی خود شما است، پیدا کردن جایی در اعماق وجودتان که در آنجا احساساتی همچون شادی، آرامش و خوشبختی را تجربه میکنید. در زندگی واقعی هم برای رسیدن به این مکان باید زندگی متعادلی داشته باشید.
گوستاوو رازّتّی در مقالهای با عنوان «چگونه زندگی متعادل را پیش ببریم» در این مورد چنین میگوید:
تعادل چیزی نیست که بتوان آن را به دست آورد؛ تعادل در واقع یک حالت ذهنی است. رسیدن به این درک که زندگی پایدار نیست، بلکه مدام در حال حرکت و تغییر مداوم است.
اما برای شروع چکار کنیم؟ در این مورد خاص نویسنده اشاره میکند که برای رسیدن به ذهنیت یک زندگی متعادل، فهرستی از تمام فعالیتهایی را تهیه کرده است که انجام آنها به او احساسات خوبی همچون شادی و آرامش میبخشید. او در ادامه پنج فعالیت را که بیش از بقیه این احساسات را در او زنده میکردند کنار گذاشته و آنها را در پنج رده اولویت بندی کرد. درنهایت به خود تلقین کرد که باید به انجام آنها به صورت مرتب در طول زندگیش متعهد باشد. به عنوان مثال این موارد توجه کنید:
- روزانه به مدت یک ساعت ورزش کنید.
- ذهنتان را تمرین دهید، برای این کار در طول روز حداقل ده دقیقه مدیتیشن انجام دهید تا سطح آگاهی خودآگاه و ناخودآگاه ذهنتان ارتقا پیدا کند.
- درست کردن یک ژورنال برای چیزهای کوچک و بزرگی که برای داشتن آنها سپاسگذار هستید. مثلا میتوانید هر شب پنج مورد را انتخاب کرده و آنها را در ژورنال خود یادداشت کنید.
- کنار گذاشتن تماشای برنامههای تلویزیونی. همچنین با گوشی به تختخواب نروید.
- تغذیه سالم را فراموش نکنید و آن را همواره جزو اولویتهای زندگی خود قرار دهید. مصرف نوشیدنیهای مضر را کاهش یا کلا قطع کنید و خوراکیهای پرکالری که ارزش غذایی چندانی ندارند را آرام آرام از برنامه غذایی خود حذف کنید.
شاید این کارها آنقدرهای خاص و غیرمنتظره نباشند، اما باور کنید انجام دادن آنها یا هر روتین و برنامه دلخواه دیگری میتواند به تدریج شادی و تعادل را به زندگیتان برگرداند.
تلاش برای برعهده گرفتن مسئولیتهای متعدد را کنار گذاشته و درعوض اولویتبندی کردن را یاد بگیرید
شاید به نظر کمی عجیب بیاید اما مغز ما با انجام دادن کارهای متعدد به صورت همزمان یا بازههای زمانی کوتاه به سادگی کنار نمیآید. به عبارتی هرچه وظایف بیشتری را به عهده میگیریم، استرس بیشتر را به مغز وارد کرده و درعملکرد درست آن اختلال ایجاد میکنیم. اما علاقه ما به انجام وظایف متعدد ناشی از چیست؟
این باور وجود دارد که انجام کارهای مختلف و عهدهدار شدن مسئولیتهای متعدد خصوصیتی ارزشمند است و فرد باید بابت آن به خود ببالد. بااینحال در عمل آنچه رخ میدهد صدها فکر و خیال و ایده است که به طور همزمان به ذهنمان هجوم آورده و ما را خسته و سردرگم میکنند. آن وقت است که صداهای بیشتر و بیشتر در ذهنمان طنین افکنده و بارها و بارها هر مسئولیت و وظیفهای را تجزیه و تحلیل میکنند. این مسئله به جای کمک به پیشبرد سریعتر کار، ذهن شما را سردرگم و درنتیجه سرعت شما را کاهش میدهند.
مطلب مرتبط: روشهای درمان احساس خستگی روحی
اینجا است که به جای تمرکز روی یک کار و انجام درست و اصولی آن، حواس شما مرتب پرت میشود و مدام از یک شاخه به شاخه دیگر میپرید ودرنهایت نتیجه خوبی هم به دست نمیآورید. بعنی به جای رسیدن به موفقیت بیشتر خسته و کلافه میشوید. فراموش نکنید آوردن تعادل به زندگی به معنای درگیر کردن خودتان با مسائل متعدد نیست، بلکه یادگیری اولویتبندی است؛ اینکه درک کنید در آن لحظه و زمان چه چیزی برایتان مهمتر است و چه میزان ظرفیت و انرژی برای انجام دادن آن در اختیارتان قرار دارد.
بنابراین اولویتهای خود را مشخص کنید، تمرکز خود را معطوف موارد مهمتر کرده و وقتتان را مدیریت کنید، برای رسیدن به تعادل در زندگی این نکات کلیدی را همواره در ذهن داشته باشید.
«نه» گفتن را بیاموزید، باور کنید نیازی نیست همه را از خود راضی نگاه دارید
آماده بودن برای گفتن کلمه «نه»، گامی مهمی برای رسیدن به تعادل در زندگی است. دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهند وقتی ما بیش از حد خود را به قبول درخواست دیگران متعهد میکنیم، زندگیمان از تعادل و کنترل خارج میشود.
توضیح این وضعیت کار سختی است. به عنوان نمونه فرض کنید یک پیشنهاد شغلی جذاب یا فرصت حضور در یک پروژه برای شما فراهم میشود، فرصتی که انجام آن میتواند روی دیدگاه و باور مردم به شما اثر گذاشته و شما را به عنوان فردی فعال، بلندپرواز و موفق معرفی کنید. خب ما ناخودآگاه حاضر به نه گفتن به چنین پیشنهادی نیستیم چون این به معنای آن است که دیدگاه مردم نسبت به ما تغییر کند.
مطلب مرتبط: چگونه بدون احساس گناه، به دیگران "نه" بگوییم؟
خب اگر فرد با همین فرمان جلو رفته و هر درخواست و پیشنهادی را صرفا به دلیل جنبههای اجتماعی آن بپذیرد رفته رفته باری که روی شانههایش حمل میکند به اندازهای سنگین میشود که به راحتی زیر آن له شده و زندگیش هم از کنترل خارج میشود. این پاسخهای مثبت به معنای انجام کارهایی است که شاید شما واقعا هم تمایلی به انجام آنها ندارید. درعوض نه گفتن فرصتی را دراختیار شما قرار میدهد تا روی اموری متمرکز شوید که واقعا از انجام آنها لذت میبرید و به اصطلاح حال شما را خوب میکنند.
پس گاهی درخواستها را رد کنید و درعوض از انرژی خود برای لذت بردن بیشتر از جریان زندگی بهره ببرید. یاد گرفتن کلمه «بله» بدون ایجاد حس رنجش و آزردگی و «نه» بدون حس پشیمانی اولین قدمهایی است که شما را به سمت یک زندگی متعادل سوق میدهند.
مکانی ساکت را چه در ذهن و چه در زندگیتان خلق کنید
هنگامی که زندگی خود را به دلایل مختلف از تعادل خارج میکنید، درگیر وضعیتی پیچیده و پرتنش میشوید. اکنون چیزهای زیادی در زندگی شما جریان دارد و باید کارهای مختلفی را انجام دهید، درنتیجه این احساس در شما ایجاد میشود که شرکت کننده مسابقهای هستید که امیدی به برنده شدن در آن وجود ندارد.
مثل هر مسئله و مشکل ذهنی و روانی، جسم شما اولین جایی است که این تنشها و عدم تعادل در زندگی را بازتاب میدهد. یکی از اولین علائم جسمانی خواب بیکیفت است. چون ذهن شما خیلی فعال است، درنتیجه روی روند خوابیدنتان اثر منفی گذاشته و شما را دچار مشکلاتی همچون بیخوابی میکند. بیخوابی در ادامه روی سطح انرژی بدن شما تأثیر گذاشته و به اصطلاح وجود شما را تهی از انرژی میکند. از طرف دیگر ذهن اکنون نمیتواند مثل سابق عملکرد شفافی داشته باشد و به اصطلاح مه آلود میشود و درنهایت انگار تمام زندگی شما دستخوش هرج و مرج و بینظمی میشود.
اگر این علائم را همین حالا در زندگیتان دارید پس بهتر است هرچه زودتر دست به کار شده و برای رفع آنها چارهای بیندیشید. بهترین راه در این موارد پیدا کردن فضایی است که بتواند به شما سکون و آرامش ببخشد. جایی که تنها در آنجا بنشینید و از آرامش و سکوت لذت ببرید. البته کاملا روشن است که این اتفاق خیلی سریع رخ نخواهد دارد، چون ذهن و بدن شما چون به صورت مداوم با هرج و مرج و بی نظمی درگیر بودند، برای رسیدن به آرامش نیازمند روندی مرحله به مرحله و آرام هستند.
نویسنده در اینجا به ۳ روشی اشاره میکند که خود با انجام آنها موفق به پیدا کردن این فضای آرام چه در زندگی و چه در ذهن خود شده است:
- او برای شروع به سراغ برنامهای به نام Calm رفته است، برنامهای مناسب برای کنترل و مراقبت از کیفیت خواب. در این بین او به انجام دستورهای ارائه شده در این برنامه متعهد شد، از جمله دوش گرفتن، نوشیدن یک فنجان چای آرامش بخش و بعد از آن انجام مراقبه برای رسیدن به آرامش
- بخش دیگر برنامه او دریافت خدمات ماساژ درمانی بود. البته او از پیش هزینه سه ماه جلسات ماساژ را پیشاپیش پرداخت کرد تا بهانهای برای از زیر انجام آنها در رفتن را نداشته باشد. بنابراین بهانه نیاورده و به دلیل پرداخت هزینه جلسات حتما در آنها شرکت میکرد
- نوشتن، عملی که نیازمند حداقل حس تعهد است ولی درعین حال نتایج فوقالعادهای دارد. نوشتن به شما اجازه میدهند ذهنتان را از فشارها رها کرده و جسمتان را به آرامش برسانید؛ تنها کافی است آنچه در ذهن دارید را روی کاغذ منتقل کنید. بدین ترتیب افکار و احساسات مغز و جسم را ترک کرده و باعث ایجاد حس آرامش در بدن میشوند.
پیروی از سبک زندگی سالم شامل تغذیه مناسب و تمرینات ورزش مرتب
رژیم غذایی سالم و مملو از مواد مغذی و مفید میتوانید انرژی بدن شما را به شکل طبیعی افزایش داده و از این راه باعث بالا رفتن حس اعتماد به نفس در فرد شود. انجام تمرینات ورزشی باعث آزاد شدن اندورفین در بدن میشود که در ادامه فرد حس خوبی پیدا میکند. همین دو مورد کافی است تا شما را به دیدار با یک متخصص تغذیه و پیدا کردن یک برنامه غذایی سالم و منطبق با نیازهایتان تشویق کند.
مطلب مرتبط: معرفی خوراکی هایی که زندگیتان را نجات می دهند
خب شاید بهتر است برای این مورد هم شیوهای مشابه با ماساژ درمانی را امتحان کنید تا از شانه خالی کردن از اجرای برنامه یا پشت گوش انداختن جلسات مشاوره پرهیز کنید. درکنار پیروی از برنامه غذایی بهتر است انجام تمرینات ورزشی را هم در ذهن داشته باشید. با توجه به سن و سال و میزان توانایی جسمیتان شروع به انجام تمرینات ورزشی مثل دویدن، پیاده روی یا شرکت در کلاسهای یوگا و پیاتس کنید.
این دیگر امری بدیهی است که داشتن یک رژیم غذایی سالم در کنار ورزش منظم میتواند تضمینی برای یک زندگی متعادل و باکیفیت باشد.
به نظم درآوردن افکار شخصی
وقتی از فقدان حس تعادل در زندگی رنج میبرید به این معنی است که شما فاقد انضباط شخصی هستید. هر فرد باید بیاموزد که نظر و انضباط شخصی یکی از بهترین گزینهها برای رسیدن به حس آرامش در کنار انجام وظایف و مسئولیتهایی است که تقبل کردهایم. بدون این خود انضباطی ما تنها وقتمان را هدر میدهیم، آنچنان مشغول حواشی و مسائل جانبی میشویم که کارهای اصلی را به دست فراموشی میرسانیم. و البته که ماحصل این فراموشکاری یا بیتوجهی ناخواسته حس گناهی است که گویی وجودمان را در چنگال خود اسیر کرده و ما را میآزارد.
مطلب مرتبط: ۵ استراتژی محکم برای افزایش اعتماد به نفس در کار
خب، این پنج مرحله تمام آن چیزی است که شما برای تجربه کردن حس تعادل در زندگی به آن نیازمند هستید، راهکارهایی که تعهد به انجام آنها میتواند نظم را به زندگیتان بگرداند. هرچقدر آنها را جدی گرفته و در انجام دادنشان پیگیر و کوشا باشید راحتتر کنترل زندگی را به دست میگیرید. فراموش نکنید زندگی متعادل نه تنها برای سلامتی، خوشبختی و حال خوش شما حیاتی است، بلکه باعث افزایش بهرهوری کاری و کنترل استرس در فرد شده و آرامش را برای شما به ارمغان میآورد؛ بنابراین هرچه سریعتر برای بازگرداندن تعادل به زندگیتان اقدام کنید.
به پایان این مطلب رسیدیم، امیدوارم این نکات برای شما هم سودمند بوده باشد. نظر شما در مورد ارزش تعادل در زندگی چیست؟ آیا روند زندگی شما متعادل است؟ راهکارهای شما برای رسیدن به این هدف چه بوده است؟ فراموش نکنید نظرات و دیدگاههای خود با ما در ۷۲۴پرس دات کام هم درمیان بگذارید.
انیمه
#سریال خاندان اژدها
#آشپزی
#خراسان جنوبی