با راز کاهش وزن این ۶ خانم آشنا شوید

حتی اگر این کاهش وزن‌های معمولی، شما را به تیتر خبر و نقل قول دوستان و اطرافیان تبدیل نکند، باز هم تاثیرات فوق‌العاده‌ای در سلامتی شما خواهد داشت. بنا به نتایج یک مطالعه که در سال ۲۰۱۶ در Cell Metabolism منتشر شد، اگر دارای اضافه وزن هستید، کاهش فقط ۵ درصد از وزن بدن‌تان خطراتی چون ابتلا به بیماری‌های قلبی، سرطان و دیابت را کاهش خواهد داد.

در ادامه به بیان ماجرای ۶ زنی می‌پردازیم که بدون درگیر کردن ذهن خود توانستند ۵ تا ۷ کیلوگرم از وزن خود را کاهش دهند.

من تست تیروئید دادم

کریستین در خصوص داستان کاهش وزن خود می‌گوید: از چند سال پیش حدود ۱۰ کیلو اضافه وزن پیدا کردم و به همین دلیل احساس افتضاحی به خودم داشتم. تلاش‌های شش ماهه‌ام برای کاهش وزن جواب‌ نمی‌داد. بنابراین تصمیم گرفتم که یک چکاپ انجام دهم. مادر من همیشه مشکل تیروئید داشت و به من پیشنهاد داد تا به پزشک مراجعه کنم. آنجا بود که مشخص شد به بیماری‌هاشیموتو مبتلا هستم که همین مسئله باعث ناتوانی تیروئید من برای تولید کافی هورمون می‌شد. درمان من یک سال و نیم طول کشید و خیلی آرام و به تدریج توانستم ۷ کیلوگرم کم کنم. هر چند که کاهش وزن من در ماه از یک کیلوگرم هم کم‌تر بود، با این حال احساس خیلی بهتری پیدا کردم.

حجم غذایم را کنترل کردم

کتی در خصوص داستان کاهش وزن خود می‌گوید: خیلی از رژیم‌های غذایی را امتحان کردم اما فایده نداشت. دیگر ناامید شده بودم. یک روز در باشگاه ورزشی، یک مربی تناسب اندام به من پیشنهاد کرد که مقدار خوردن خود را کنترل کنم. من هم یک برنامه‌ی غذایی ۲۱ روزه را دنبال کردم که بیشتر غذاهای توصیه شده در آن غذاهای بدون چربی، میوه و غذاهای کم کربوهیدرات بودند. اما کلید موفقیت من این بود که دست به یک اقدام کنترلی زدم! به عنوان مثال، همیشه خودم را یک معتاد به خوردنی‌های شیرین می‌دانستم و به نظرم کنار گذاشتن آن‌ها غیر ممکن بود. بنابراین به جای این که شیرینی‌جات را به کل قطع کنم، کمی آبنبات در یک ظرف می‌گذاشتم و به خودم اجازه می‌دادم تنها همین مقدار را در طول روز مصرف کنم. به این ترتیب هنوز هم همین مقدار شیرینی مصرف می‌کنم و حد مصرفم از این مقدار بیشتر‌ نمی‌شود. از طرفی ورزشم را هم بیشتر کرده‌ام. به این ترتیب توانستم ظرف شش هفته ۷ کیلوگرم کم کنم.

شروع به روزه گرفتن متناوب کردم

استفانیا درباره‌ی ماجرای کاهش وزن خود می‌گوید: من قصد کاهش وزن داشتم اما به رژیم‌هایی غذایی یا محروم کردن خودم از خوردن اعتقادی نداشتم. ضمن این که من زیاد سفر می‌کردم و لازم بود بدانم چه غذاهایی سازگاری بیشتری با من دارند. سال گذشته خواهرم به من روزه داری نوبتی! را پیشنهاد داد و تصمیم گرفتم که به توصیه‌اش اعتماد کنم. به نظر کار ساده‌ای بود. باید بین آخرین وعده‌ی غذایی هر روزم با اولین وعده‌ی غذایی روز بعد ۱۴ تا ۱۶ ساعت فاصله می‌انداختم. با این حال، من هیچ وقت عادت به خوردن صبحانه‌ی مفصل نداشتم. در حالت عادی صبح یک فنجان قهوه می‌نوشیدم و وعده‌های دیگر ناهار و شام را داشتم. روزه احساس فوق العاده‌ای در من ایجاد کرد. برنامه‌ام را طوری تنظیم کرده بودم که تا زمان ناهار احساس گرسنگی‌ نمی‌کردم. روزه داری نوبتی به من آموخت که زمانی اقدام به خوردن کنم که گرسنه باشم و خوردنم از روی خستگی یا عادت نباشد. به طور کلی دیگر کم‌تر غذا می‌خورم. ضمن این که در عرض یک ماه توانستم ۷ کیلوگرم از وزن خود را کاهش دهم.

به سراغ اندازه گیری رفتم!

لیا می‌گوید شوهر من در برنامه‌ی غذایی‌اش شروع به اندازه گیری میزان گرم پروتئین، کربوهیدرات و چربی مصرفی‌اش کرد و من هم تصمیم گرفتم روش او را امتحان کنم. کار سختی نبود و تمام مواد مغذی مورد نیاز بدنم در روز تامین می‌شد. رعایت مقدار کربوهیدرات و چربی راحت بود اما تنظیم پروتئین کمی سخت‌تر بود. در نهایت با این روش موفق شدم که در عرض ۱۰ هفته حدود ۷ کیلوگرم وزنم را کاهش دهم.

کربوهیدرات‌های ساده را حذف کردم

اولین می‌گوید ورزش کردن هیچ وقت برای من مشکل نبوده است و می‌توانم هر روز بدون هیچ مسئله‌ای به باشگاه ورزشی بروم. اما با وجود ورزش، تاثیر خاصی در کاهش وزنم‌ نمی‌دیدم تا این که تصمیم گرفتم از طریق تغذیه به جنگ با چربی‌های شکمم بروم. یک راهکار، جایگزینی کربوهیدرات‌های پیچیده به جای کربوهیدرات‌های ساده بود . برای مثال به جای نان از سیب زمینی شیرین استفاده می‌کردم. به این ترتیب احساس‌ نمی‌کردم که خود را از غذاهای مورد علاقه‌ام مانند پاپ کورن و چیبس محروم کرده‌ام. از طرفی یاد گرفتم که به نسخه‌های سالم‌تری از غذاهای حاوی کربوهیدرات روی بیاورم. به عنوان مثال، من از طرفداران سرسخت شکلات هستم بنابراین سراغ دستور پخت کیک‌های شکلاتی با ماست و آرد نارگیل رفتم. در نهایت توانستم ۷ کیلوگرم از وزن خود را کاهش دهم.

نوشابه را ترک کردم

کاترینا می‌گوید: با این که به دویدن و ورزش‌های تناسب اندام علاقه داشتم و فعالیتم هم در این زمینه خوب بود اما وزن من روند رو به افزایش داشت. بنابراین تصمیم گرفتم که طی یک چالش ۳۰ روزه، عادت‌های غذایی ناسالمم را کنار بگذارم. شروع کار اول بدبختی من بود! تمام وجودم میل به نوشابه داشت! دایم به دنبال این توجیه و دلیل بودم که روز سختی داشتم و بدن من لیاقت نوشیدن یک بطری نوشابه را دارد. اما همین که انگشتم به سمت فشار دادن دستگاه خرید نوشابه رفت عصبانی شدم و تصمیم گرفتم حداقل یک روز در زندگی‌ام را بدون نوشابه سر کنم. سپس، یک روز به هر روز تبدیل شد. متوجه شدم که با کناار گذاشتن نوشابه به تدریج هله هوله‌هایی چون چیبس و بستنی را هم کنار می‌گذارم و آب بیشتری می‌نوشم. این راهکار ساده‌تر از آن بود که فکر می‌کردم و واقعا جواب داد!