بخش اعظمی از زنان جامعه برای تایید و پذیرفته شدن، نوعی مسیر مردانه را در زندگی خود انتخاب کردند که هر چند برای آنها موفقیتهایی به ارمغان داشت، اما از درون باعث استهلاک و فرسودگی آنها شد. در واقع، آنها موفق بودند، اما راضی نبودند!
خانم «مورین مورداک» یکی از مشاوران زبده در عرصهی روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یانگ است. وی در کتاب «ژرفای درون زن» به بررسی موضوع رضایت زنان از زندگی میپردازد و این که دستاوردهای آنها چه تاثیری در این میزان رضایت میتواند ایفا کند.
مورداک در این کتاب بیان میکند که بارها از زنانی در محدودهی سنی سی تا چهل سال شنیده است که از موفقیتهایی که در بازار کار به دست آوردهاند ناراضی هستند و این نارضایتی را به صورت احساس مفید نبودن، پوچی، عجز و حتی احساس خیانت بیان میکنند. در واقع این زنان در گذشتهی خود سعی کرده بودند که از یک الگوی موفقیت مردانه پیروی کنند و به همین دلیل به سمت کسب دستاورد کشیده شدهاند. در واقع انگیزهی کسب موفقیت در زندگی، این زنان را وادار کرده است با فشار روحی بیش از حد مواجه شوند و اکنون نمیدانند که چطور از این مخمصه خارج شوند. آن ها تصور نمیکردند برای این که در «اوج قله» قرار بگیرند مجبور میشوند تا این اندازه از جسم و روح خود مایه بگذارند.
«جوزف کمپبل» اسطورهشناس آمریکایی در این خصوص میگوید: «زن در حالت عادی در همان موقعیتی قرار گرفته است که سایر مردم میخواهند به آن برسند. زمانی که زن شخصیت شگفتانگیز خود را به درستی بشناسد، هیچگاه با این تفکر که باید شبیه مرد باشد و مانند او رفتار کند، گیج نمیشود».
در واقع زنان باید در فرهنگ جامعهی معاصر به جستجو بپردازند تا بتوانند طبیعت زنانهی خود را به طور کامل بشناسند و بیاموزند چگونه به عنوان یک زن برای خود ارزش قائل شوند.
به گفتهی کمپبل، «زن در وهلهی اول به پرورش دادن علاقهمند است. زن میتواند بدنی را، روحی را، تمدن و جامعهای را بپروراند؛ اما اگر هیچ چیزی برای پرورش دادن پیدا نکند، حس کارآمدی خویش را از دست میدهد».
برخی از زنان درمییابند که در واقع، تلاش آنها برای کسب موفقیت و تایید دیگران، بر اساس خشنود ساختن والدین، به خصوص پدر درونی استوار بوده است. وقتی زنان کمکم به انگیزهی خود دقت میکنند، به سختی میتوانند بخشی از خود را به عنوان وجود خویش بشناسند. بنابراین دچار نوعی احساس پریشانی و بدحالی میشوند.
بعضی از زنان پس از تجربهی چنین شرایطی، مقدمات یک تغییر و تحول را ایجاد میکنند. ممکن است زن قهرمان ما ناگهان تمایل پیدا کند که به کلاس سفالگری یا آشپزی برود، ماساژ داده شود و لانهای راحت ایجاد کند. بخشی از انرژی درونی او که به سمت دنیای بیرون هدایت شده بود، اکنون آرام آرام به دنیای درون تغییر جهت میدهد تا طرحهای خلاق زن را به دنیا بیاورد، بدن او را از نو کشف کند و او را تشویق کند تا از مصاحبت با زنان دیگر لذت ببرد. زنانی که تمرکز اصلی آنها روی کار و حرفه بوده، ممکن است در این زمان به فکر ازدواج و بچهدار شدن بیفتند. در این مرحله زن انتخابهای روشن و فداکاریهایی خواهد داشت که ممکن است دیدگاه مردسالارانه آنها را به عنوان انصراف از کار و فعالیت تعبیر کند.
طبیعتا در این شرایط، تایید و تحسین کمتری از دنیای بیرون خود دریافت میکند که همین امر وارد شدن در مسیر جدید را نیازمند شجاعت و شهامت میکند.
شب یلدا
#کریسمس
#آشپزی
#خراسان جنوبی