پیدا کردن مسیر شغلی یکی از گزینه‌های مهم در زندگی هر فرد است. از آنجا که بیشتر ساعات عمر شما در زمان بیداری سپری می‌شود، لازم است که آن را به کاری بگذرانید که باعث شادی و رضایت شما شود.

با این حال، تصمیم گیری در پیدا کردن مسیر شغلی کار راحتی نیست و با احساس فشار و پیچیدگی‌هایی همراه است. ایده‌ی اکثر ما از یک شغل خوب شرایطی است که انتظارات جامعه، خانواده و حتی گاهی باورهای منسوخ را برآورده کند.

چرا انتخاب مسیر شغلی این قدر مشکل است؟

پاسخ ساده است: به علت این که با ایده‌های غلطی وارد این عرصه می‌شویم! در جامعه‌ی امروز که تکنولوژی و تجارت با سرعت زیادی در حال پیشرفت هستند، بیش از گذشته این احساس در ما وجود دارد که انتخاب شغل باید با در نظر گرفتن خیلی جوانب همراه باشد.

از طرفی به ما آموزش داده‌اند که نسبت به انتخاب جایگاه شغلی مان رقابتی، دقیق و شفاف عمل کنیم و غیر از این حالت شکست خواهیم خورد! تمام این باورهای غلط می‌تواند انتخاب عاقلانه‌ی ما را مشکل‌تر کند.

۵ اشتباه متداول که در هنگام انتخاب شغل مرتکب می‌شویم

پس چطور می‌توانیم به خود در خصوص این تصمیم گیری کمک کنیم؟ در ادامه به بیان ۵ باور مشترکی خواهیم پرداخت که مانع تصمیم گیری درست ما می‌شوند.

۱. وقتی قرار نیست «بهترین» باشد، پس اصلا نباشد!

البته که بلند نظری خوب است، اما گاهی اوقات می‌تواند مانع تصمیم گیری نهایی ما شود و طرز فکر ما را محدود کند. وقتی که نسبت به عنوان شغلی خاصی وسواس داریم، چشم‌های خود را به دیگر موقعیت‌ها و مهارت‌های مشابه می‌بندیم. اگر در رویایتان یک نویسنده‌ی موفق هستید و می‌توانید با بیانی دل نشین مباحث را توضیح دهید، می‌توانید شغل آموزش را هم مد نظر داشته باشید. بهتر است به جای اصرار کردن بر روی یک عنوان شغلی خاص، بر روی مجموعه‌ای از مهارت‌های اساسی تمرکز کنید.

ضرر دیگری که به دنبال «بهترین» بودن خود را نشان می‌دهد، ندیدن جنبه‌های منفی آن شغل به خصوص است و وقتی متوجه آن می‌شوید که در آن کار به شکل عمیق‌تری وارد شده‌اید. بنابراین برای پیدا کردن مسیر شغلی داشتن ذهن باز بسیار اهمیت دارد.

۲. شغل انتخابی من تا آخر عمر باید همین باشد

این طرز فکر، مشکل رایج بین جوانان است که تا دهه‌ی ۳۰ و ۴۰ زندگی هم می‌تواند ما را همراهی کند! نتیجه‌ی چنین دیدگاهی این می‌شود که فرد در سنین جوانی و شرایط تحت فشار شغلی را انتخاب می‌کند و فراموش می‌کند که انسان موجودی در حال تغییر و تحول است. احساس شما در ۲۰ سالگی همان احساسات ۲۵ یا حتی ۳۰ سالگی نیست.

این دیدگاه هم به یکی از باورهای اجتماعی تبدیل شده است که هر چه سن ما بالاتر می‌رود تغییر شغل سخت‌تر است. با این که افرادی هستند که در دوران میان سالی شغل خود را به کل تغییر دادند و خیلی هم شادتر و موفق‌تر شدند؛ چرا که شغل آن‌ها هم زمان با تغییرات و تحولات خودشان تغییر پیدا کرد. بنابراین نگران این موضوع نباشید که شغل فعلی شما به درد سنین بالاترتان نمی خورد. سن و سال شما به هیچ عنوان نباید به عنوان محدودیت در بُعد حرفه‌ای زندگی‌تان شناخته شود.

۳. شغل من باید مطابق با مدرک تحصیلی من باشد

در دنیای کسب و کار اصطلاحی به نام «هزینه‌های نابرگشتنی» وجود دارد که به هزینه‌هایی اشاره می‌کند که دیگر نمی‌توان آن‌ها را تغییر داد. طرز فکر جا افتاده در خیلی از ما این است که کار ما باید هم جهت با مدرک تحصیلی ما باشد. در واقع ما احساس می‌کنیم که سرمایه‌ای که بر روی کسب مدرک تحصیلی خود گذاشته‌ایم باید ادامه پیدا کند.

در حالی که چسبیدن به یک شغل خاص ممکن است ایده‌ی جالب و کارآمدی نباشد. به این فکر نکنید که اگر شغل تان در جهت رشته‌ی تحصیلی تان نباشد عمرتان را تلف کرده‌اید. به این فکر کنید که مهارت‌های جدید و متفاوت با رشته‌ی تحصیلی می‌توانند شما را به جایگاهی برسانند که در ان راضی‌تر خواهید بود. مسئله، اتلاف نیست مسئله رسیدن به مرحله‌ای از پیشرفت و توسعه است.

۴. شغل من باید علاقه و سرگرمی ام باشد

بارها گفته شده است که به دنبال شغلی باشیم که عاشقش هستیم و برایمان جنبه‌ی سرگرمی دارد! البته دستیابی به چنین شغلی می‌تواند ممکن باشد؛ اما نباید روی این مسئله خیلی تکیه کرد؛ چرا که زندگی هزینه‌های مالی مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات این اولویت‌های زندگی هستند که مسیر شغلی ما را انتخاب می‌کنند. در واقع هنگامی به فکر پیدا کردن شغل ایده آل و رویایی خود بیافتید که از لحاظ شرایط به وضعیت پایداری رسیده باشید.

۵. اگر از هم سالان خود بیشتر پول در نیاورم احساس شکست خواهم کرد

«مقایسه» یک بازی خطرناک است. این که زندگی حرفه‌ای خود را عرصه‌ی رقابت ببینیم و از موفقیت‌های دیگران به عنوان معیار اندازه گیری موفقیت خودمان استفاده کنیم، اسیر یک طرز فکر سمی شده‌ایم. همیشه به خاطر داشته باشید که همه‌ی ما مسیرهای مختلفی در زندگی داریم و راه‌های توسعه‌ی شخصی و حرفه‌ای ما با هم متفاوت است. در جهان مدرنی که پیوسته در حال تغییر و تحول است نمی توان گفت که کدام مسیر حرفه‌ای می‌تواند بر مشاغل دیگر برتری داشته باشد. برای مثال، با افزایش رشد تکنولوژی تقاضا برای مهارت‌های جدیدی بالا رفت و به دنبال آن اتوماسیون باعث از بین رفتن بعضی مشاغل شد. بنا به گفته‌ی مارک کوبان، توسعه‌ی دهنده‌ی میلیارد نرم افزار و مالک کمپانی دالاس ماوریکس، در ۱۰ سال آینده «تفکر خلاق» بیشترین تقاضا را در دنیای کسب و کار خواهد داشت. بنابراین، «مقایسه» کار بیهوده‌ای است و هر آنچه امروز مطرح و پر طرفدار است فردا ممکن است، نباشد.

انتخاب مسیر شغلی ما یک انتخاب سیاه یا سفید نیست. بنابراین به خودتان فشار نیاورید و فکر خود را محدود به گزینه‌های خاصی نکنید. به هر حال، در طول زندگی، امکانات و شرایط تغییر می‌کنند و همیشه می‌توانید موقعیت‌هایی را در زندگی دنبال کنید. از این رو تمرکز و تلاش خود را در پیدا کردن شغلی بگذارید که رضایت و شادمانی شما را محقق کند.