زتا یاروود Zeta Yarwood روانشناس و نویسنده‌ی انگلیسی است که در کشور امارات زندگی می‌کند. او با این که مسلمان نیست اما تصمیم گرفته است که در ماه مبارک رمضان به دلایل خاص خودش روزه بگیرد. در این مطلب به بیان دلایل زتا از زبان خودش می‌پردازیم.

زتا یاروود می‌گوید:

۱۰ سال است که در دبی زندگی می‌کنم و این نهمین ماه رمضانی است که در این شهر هستم. ابتدا اعتراف می‌کنم که اوایل درکی نسبت به این ماه نداشتم. برای من رمضان فقط نخوردن، ننوشیدن در ساعات روز و نرقصیدن در ساعات شب بود! حتی به نظرم این ماه نوعی اختلال در زندگی نرمال و روزمره ایجاد می‌کرد.

در سال ۲۰۱۲، مشغول به کاری شدم که گروهی از همکارانم مسلمان بودند و از این فرصت برای درک عمیق‌تر ماه رمضان استفاده کردم. اکنون احساس می‌کنم که این ماه فرصتی برای انعکاس، خلوص قلب، ارتباط با خود، دوستان، خانواده و خدا، خویشتن داری، شفقت و همدلی است. ضمن این که انجام کارهای خیریه به طور قابل توجهی در این ماه تشویق می‌شود.

با آشنایی ارزش‌های اصلی و فضایل این ماه، تصمیم گرفتم که همراه با دوستان مسلمانم در رمضان روزه بگیرم.

البته به علت مشکلی که داشتم دکتر گفت که روزه فقط محدود به خوردن غذا باشد و در طول روز کمی آب مصرف کنم. بنابراین با این که قادر به گرفتن یک روزه‌ی کامل نیستم، اما تمام تلاشم را برای شرکت در این آیین، در حد محدودیت بدنم انجام می‌دهم.

برای کسی که تا به حال روزه نگرفته است، ۳۰ روز مدت زمانی طولانی محسوب می‌شود. اما من می‌دانم که به چه دلیل روزه می‌گیرم و چون این کار برایم معنا دارد به انجام آن متعهد می‌مانم. در ادامه دلایلم برای روزه در این ماه را بیان می‌کنم:

۱. ادای تشکر به کشور مسلمان

در مدت ۱۰ سال، امارات خانه‌ی من بود و به عنوان یک خارجی غیر مسلمان جز احترام و درک، نوع دیگر با من رفتار نشد. ضمن این که آویز کردن دکوراسیون کریسمس در اطراف مراکز خرید، این حس را در شهروندان مسیحی بیشتر می‌کرد. علاوه بر این، امارات برای من محیطی بود که در آن بستر فرصت‌های بی پایان، دوستان، عشق، امنیت مالی و سقف ثابتی برای زندگی مهیا بود. از این رو به لطف زندگی آزادانه و شادی که اینجا داشتم این افتخار را پیدا کردم که در ماه رمضان روزه بگیرم.

۲. هم دلی و وحدت

با توجه به وقایع اخیر در منچستر، روزه داری من در کنار خواهران و برادران مسلمانم نوعی بیان موضع بود. در واقع این روزه داری، ایستادگی در برابر کسانی است که از اتحاد ما می‌ترسند. در واقع با این کار از جانب خودم به آن‌ها نشان می‌دهم که این اقدامات بی فایده است و من همیشه این همبستگی و اتحاد را با دوستان مسلمانم حفظ می‌کنم.

رویای من این است که در جهانی زندگی کنم که تمام تفاوت‌ها را بپذیرد و فارغ از دین، نژاد، جنسیت، اندازه بدن، توانایی و غیره، احترام حاکم باشد. چنانچه روزه داری من فقط برای یک نفر الهام بخش باشد و یاد بگیرد که به ادیان دیگر احترام بگذارد، برای من کافی است.

۳. اتصال با خود

در دو سال گذشته، کار بخش مهمی از زندگی من بوده است. هر روز از خودم می‌پرسم: «چطور می‌توانم از طریق کارم که مربی‌گری و نوشتن است، ارزش بیشتری برای مردم جهان خلق کنم؟» به این نتیجه رسیدم که همیشه زمان زیادی را صرف ارتباط با دیگران کرده‌ام و وقت کافی برای بودن با خودم نگذاشته‌ام. در حالی که اعمال هیچ دینی را در زندگی‌ام انجام نداده بودم، باور شدید دارم که همه‌ی ما به چیزی متصل هستیم که فراتر از خودمان است. می‌توانیم اسم آن را انرژی، کائنات یا خالق بگذاریم. برقراری ارتباط با این موضوع چیزی بود که بیش از حد نادیده گرفته بودم.

با این که در روز سوم روزه داری خود هستم، اما این اتصال را احساس می‌کنم. این که می‌دانم هم زمان با میلیون‌ها نفر در جهان افطار می‌کنم و همراه آن‌ها یک سفر معنوی در طول روز را سپری می‌کنم. بنابراین نوعی احساس تعلق در من ایجاد می‌شود. تعلق به چیزی که فراتر از خودم است و این همان چیزی است که گاهی خلاء آن را احساس می‌کنم.

۴. رشد معنوی

افرادی که من را از نزدیک یا در لیکندین می‌شناسند می‌دانند که نسبتا اهل برنامه‌ریزی و عمل هستم. از این رو نمی‌توان واژگانی چون لطیف و احساساتی را در مورد من به کار برد. بنابراین «معنویت» تعریف واضح و دقیقی برای من نداشت.

در طول سه روز گذشته، این مفهوم برایم پر رنگ‌تر شده است. معنای معنویت برای من فهم صمیمانه و همدلی و دوست داشتن خود و دیگران است. ضمن این که معنویت کمک می‌کند تا ارزش‌ها و اولویت‌های شما در زندگی وضوح بهتری پیدا کنند و همان قدردانی از داشته‌هایی است که در این جهان به ما داده شده است. معنویت احترام به تمام موجودات این سیاره است. معنویت، اتصال به چیزی است که فراتر از شما است و ذهن شما را به این سمت سوق می‌دهد که چطور در بهتر ساختن دنیا سهیم شوید؟ در یک کلام معنویت یعنی فرای خود شدن.

۵. فعالیت‌های خیریه

با فرا رسیدن ماه رمضان، تمام پولی که صرف قهوه‌ی روزانه، ناهار، میان وعده و صبحانه می‌کردم را از طریق یک بنیاد خیریه به حاشیه نشینان شهر داکای بنگلادش می‌دهم و امیدوارم که این علم الهام بخش دیگران در خصوص کمک به دیگران باشد.