مطالعات نشان می‌دهد که تفکر انتقادی منجر به افزایش خلاقیت، بهبود عملکرد و کاهش تجارب منفی زندگی می‌شود. این موارد تنها بخشی از مزایای تفکر انتقادی است.

ارسطو می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های یک ذهن تحصیل کرده این است که می‌تواند بدون پذیرش موضوعی در خصوص آن فکر کند.»

تفکر انتقادی دقیقا چیست؟

تفکر انتقادی طیف گسترده‌ای از فرایندهای فکری را شامل می‌شود.

برای کمک به درک تفکر انتقادی فهرست زیر را در نظر بگیرید:

  • تجزیه و تحلیل
  • ارزیابی
  • تفسیر
  • حل مسئله
  • پرسش

این موارد، شکل‌های مختلف تفکر انتقادی هستند.

به عنوان مثال، تصور کنید که به دنبال یک شغل جدید هستید و شروع به بررسی آگهی‌های کاری می‌کنید. به منظور انتخاب مناسب‌ترین جای خالی، می‌توانید زمانی را صرف جستجوی آگهی دهندگان شغل کنید، مهارت‌ها و تجربه‌های مورد نظر را بشناسید و حقوق پرداختی آن را در نظر بگیرید.

تمام موارد بالا در تفکر انتقادی طبقه بندی شده است. از این رو در این شیوه از تجزیه، تحلیل، ارزیابی و به احتمال زیاد پرسش استفاده کرده‌اید.

روش کار وکلا، یکی دیگر از مثال‌های تفکر انتقادی است. در مرحله‌ی اول، آن‌ها شواهد را بررسی کنند. سپس با استفاده از تفکر انتقادی طرحی را در نظر می‌گیرند که به برنده شدن پرونده‌ی موکل آن‌ها ختم شود.

متفکران انتقادی را چطور می‌توان شناخت؟

حالا که تفکر انتقادی را شناختید، شاید کنجکاو باشید که صاحبان این عرصه را هم بشناسید.

یک ویژگی ساده‌ی متفکران انتقادی این است که تمایل زیادی به موفقیت‌های سطح بالا دارند. این موفقیت می‌تواند علمی، شخصی یا حرفه‌ای باشد. به طوری که می‌توانید مطمئن باشید که تمام افرادی که به دستاوردهای بزرگ رسیده‌اند، قطعا جزو متفکران منتقد هستند.

در ادامه بعضی از ویژگی‌های این متفکران را معرفی می‌کنیم:

  • آن‌ها افرادی خلاق و نواور هستند.
  • آن‌ها مجذوب کار خود می‌شوند.
  • آنها اخبار و نظرات را از طیف گسترده‌ای از منابع دریافت کنند.
  • آن‌ها همیشه در حال پرسیدن هستند.
  • آن‌ها در رویارویی با نظر مخالف آرام و منطقی برخورد می‌کنند.

متفکران انتقادی در زندگی موفق هستند چرا که می‌توانند مسائل را از دیدگاه‌های مختلف تجزیه و تحلیل کنند. همین امر به ان‌ها اجازه می‌دهد که در تصمیم گیری، بهترین راه حل را انتخاب کنند.

چنانچه آن طور که می‌خواهید به اهداف‌تان در زندگی نمی‌رسید، قطعا باید مهارت تفکر انتقادی را در خود افزایش دهید.

۷ روش برای تقویت تفکر انتقادی

یاد بگیرید که چطور بپرسید

برای رسیدن به مهارت در تفکر انتقادی، باید یاد بگیرید که سوال کنید. این سوال‌ها شامل پرسش از مقامات مسئول، فرضیات کلی و حتی باورهای خودتان است. برای مثال از خود بپرسید: «آیا به هر آنچه در مدرسه به من آموزش داده شده اعتقاد دارم؟» «آیا باورهای من متعلق به خودم هستند؟» «آیا دولت به من دروغ می‌گوید؟»

خودتان فکر کنید

از پذیرش حرف‌هایی که به شما گفته می‌شود دست بردارید و خودتان فکر کردن را شروع کنید. برای مثال ممکن است یک معلم گیتار، اجرای گیتار به یک روش خاص را آموزش دهد اما فکر کنید که می‌توانید آن را بهبود دهید؟ وقتی خودتان به قضایا فکر می‌کنید، بندهای خلاقیت را باز کرده و اعتماد به نفس‌تان را افزایش می‌دهید.

شواهد را ارزیابی کنید

شواهد می‌توانند یک راهکار عالی برای پیدا کردن پاسخ مسائلی که تجربه کرده‌اید، باشند. با این حال، تنها به ارزش اسمی آن‌ها اکتفا نکنید. در عوض، شواهد را با پرسیدن سوالی مانند «چه کسی این شوهاهد را جمع‌آوری کرده است؟ چگونه این کار را انجام داده است و چرا؟» ارزیابی کنید. این پرسش‌ها شما را قادر خواهد ساخت تا این شواهد را به سرعت شناسایی کرده تا شما را شفاف‌تر راهنمایی کنند.

نسبت به تعصبات شخصی هشیار باشید

اگر صادقانه خود را در نظر بگیرید، احتمالا بیشتر مواقع فکر می‌کنید که حق با شما است. در حالی که ممکن است هنگام تصمیم گیری، تعصبات یا عقاید شخصی هم دخیل شوند. در تفکر انتقادی، قبل از هر گونه نتیجه گیری، باید دیدگاه‌ها و نقطه نظرهای مختلف بررسی شوند. البته فکر کردن در خارج از چارچوب تعصبات کار سختی است اما برای رسیدن به موفقیت تقویت چنین دیدگاهی لازم است.

انگیزه را بررسی کنید

مانند یک کارآگاه خبره، باید در کشف انگیزه‌ها ماهر باشید. به عنوان مثال، به این فکرکنید که چرا شرکت X به شما یک محصول رایگان پیشنهاد می‌دهد؟ تمام آنچه برای این کار نیاز دارید، اطلاعات اولیه‌ی شخصی است. گاهی اوقات قبول کردن محصول مجانی باعث می‌شود که به سرعت با بمباران ایمیل‌ها، تلفن‌ها و نامه‌های تبلیغاتی مواجه شوید. در حقیقت، وقتی از انگیزه‌ی شرکت آگاهی پیدا کنید دیگر به دریافت محصول مجانی رغبت نشان نمی‌دهید. چرا که می‌دانید این کار فقط شگرد شرکت برای دسترسی به اطلاعات تماس شما است.

مسائل بزرگ را به بخش‌های کوچک تقسیم کنید

امروزه ارزیابی کلی مسائل در حال افزایش است اما همیشه بهترین راهکار تصمیم گیری نیست. برای مثال، اگر درگیر مشکل مهمی مثل از دست دادن شغل‌تان هستید، رویدادها می‌توانند به سرعت شما را در خود ببلعند. این استرس و اضطراب می‌تواند به بی عملی و رکود شما منجر شود. چیزی که در این شرایط حیاتی اصلا به آن نیاز ندارید! در عوض، می‌توانید مسئله‌ی خود را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم بندی کنید. این موارد کوچک‌تر می‌تواند شامل دریافت بهترین حقوق از کارفرما، اطمینان از پرداخت صورتحساب‌ها و جستجوی فرصت‌های جدید کاری باشد. وقتی مشکلات را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنید، کم‌تر ترسناک به نظر خواهند رسید.

ساده بگیرید

آیا با «اصل تیغ اوکام» آشنا هستید؟ خلاصه‌ی این اصل فیلسوفانه این است که اغلب اوقات ساده‌ترین پاسخ، جواب مسئله است. غالبا ما برای پیدا کردن حقیقت به دنبال پاسخ‌های پیچیده هستیم. سناریوی زیر یک مثال خوب از اصل تیغ اوکام در عمل است: یک انفجار با صدای بلند در داخل یک دفتر کار نزدیک به بزرگراه شنیده می‌شود. بعضی از کارکنان فکر می‌کنند که این صدای انفجار بمب است و عده‌ای فکر می‌کنند که صدای آتش اگزوز یک کامیون است. از نظر شما کدام یک می‌تواند محتمل‌ترین علت صدا باشد؟

استفاده از تفکر انتقادی در هر تصمیم گیری مهمی به شما کمک خواهد کرد. به طوری که تفاوت عملکرد شما برای دیگران محسوس خواهد شد. ضمن این که امکان دستیابی به موفقیت‌هایی را پیدا می‌کنید که پیش از این در نظر شما غیر ممکن بوده است.