موفقیت را می‌توان یک هدف همگانی تلقی کرد؛ هر چند که  اکثر افراد در مسیر خود برای رسیدن به آن، متفاوت عمل می‌کنند. با وجود تنوع مسیرها، اصول ثابتی برقرر است که با رعایت آن‌ها می‌توان از تلاش‌های خود پاسخ گرفت.

یک مدیرعامل مطرح تصمیم گرفت تا به کسب و کار چهل ساله‌ی خود در زمینه‌ی تولید شکلات پایان دهد. او دو پسر جوان خود را به دفتر کارش فرا خواند و مسئولیت تمام امور را به پسر کوچک‌ترش واگذار کرد.

پسر بزرگ‌تر از این تصمیم پدر خیلی ناراحت شد و از پدر، علت این تصمیم‌گیری را پرسید. پدر در پاسخ به پسر بزرگ‌تر گفت: «مدتی به تو وقت می‌دهم تا ایده ای برای پیدا کردن طعم یک شکلات جدید پیدا کنی. سری به تامین‌کنندگان ما بزن و بررسی کن که بر روی چه طعم جدیدی از شکلات می‌توانیم سرمایه‌گذاری کنیم؟»

پسر بزرگ‌تر از شرکت بیرون رفت و پس از مدتی با افتخار برگشت و گفت: «تامین‌کنندگان می‌توانند طعم‌های جدید از جمله تمشک، نارگیل و پسته را عرضه کنند».

پدر از برادر کوچک‌تر هم خواست تا همین کار را انجام دهد. او هم پس از مدتی برگشت و به پدر گفت: «تامین کنندگان می‌توانند طعم‌های جدید از جمله تمشک، نارگیل و پسته را عرضه کنند. آن‌ها ابراز تمایل کردند که در صورت سرمایه‌گذاری بیشتر ما حاضر هستند که معامله‌ی ارزان‌تری با ما داشته باشند. حتی گفتند که حاضر هستند تا روی طعم‌های جدید دیگر کار کنند و در صورت خرید عمده به ما تخفیف دهند».

پدر به پسر بزرگ‌تر نگاه کرد و گفت: «به همین دلیل است که برادر کوچکت را برای این کار انتخاب کردم».

ابتکار عمل، کلید موفقیت است

داستان بالا از جمله نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد اکثر مردم خارج از چارچوب فکر نمی‌کنند. خیلی از ما بارها پشت میز کاری خود نشسته‌ایم و جز کاری که به عنوان وظیفه به ما محول شده است، حرکت دیگری انجام نداده‌ایم. همه‌ی ما اغلب در این تله می‌افتیم که انجام وظایف روزمره به خودی خود کافی است. با چنین ذهنیتی چطور می‌توان موفقیت را تجربه کرد؟

وقتی احساس می‌کنیم که باید در همه‌ی زمینهها  توسط افراد و سیستم‌ها مدیریت شویم و دقیقا همان کاری را که به ما گفته‌اند انجام دهیم، اثربخشی ما محدود خواهد شد. افراد موفق نگاه «صفر و یکی» به مسائل ندارند و قرار نیست a+b همیشه برابر c باشد. از این رو به دنبال راه حل‌های کارآمدتری برای انجام کارها هستند و خود را به چارچوب‌ها محدود نمی‌کنند.

در واقع آن‌ها سعی می‌کنند تا به جای واکنش نشان دادن، فعالانه وارد عمل شوند؛ چرا که منفعل بودن باعث می‌شود تا شما در یک نقطه متوقف شده و از پیشرفت باز بمانید. در حالی که چنانچه بخواهید رو به جلو پیش بروید و موفق‌تر ظاهر شوید، اراده‌ی قدرتمندی لازم دارید تا در فراز و نشیب‌های مسیر، شما را همراهی کند.

چگونه فعالانه وارد عمل شویم؟

چنانچه می‌خواهید که در زندگی حرفه‌ای خود موفق‌تر ظاهر شوید لازم است که بعضی از عادت‌ها را در خود تقویت کنید:

مسئولیت مشکلات خود را قبول کنید

فراموش نکنید که هیچ کس به اندازه‌ی شما مسئول مشکلات زندگی‌تان نیست. از این رو لازم است تا یک ذهنیت راه‌حل‌ محور را در خود شکل دهید تا بتوانید راهکار مشکلات را پیدا کنید. هر چند که انداختن مشکلات گردن دیگران مطمئنا کار ساده‌تری است، اما چنین رویکردی به موفقیت منجر نخواهد شد.

تنها بر اموری که کنترل دارید، تمرکز کنید

 یکی از دلایلی که خیلی از ما در بین مسیر تسلیم می‌شویم این است که بر روی اموری پافشاری می‌کنیم که خارج از محدوده‌ی کنترل و اختیار ما هستند. همین امر باعث می‌شود که نسبت به راه خود سرخورده شده و ناامید شویم. در حالی که اگر انرژی خود صرف مواردی کنیم که بیشتر در تسلط ما قرار دارند، بهتر می‌توانیم راهکار ارائه دهیم و در مسیر موفقیت پیش برویم.

اهداف هوشمندانه داشته باشید

 وقتی صحبت از هدف و رویا می‌شود، این مسئله اهمیت پر رنگ‌تری پیدا می‌کند. اهداف هوشمندانه، اهدافی هستند که برای ما مشخص بوده و از نقطه نظر امکان دستیابی، واقعیت و موقعیت زمانی معقول به نظر می‌آیند.

ثابت قدم باشید

 فعال بودن به تنهایی کاری را پیش نمی‌برد. ثبات قدم کمک می‌کند تا در زمان حرکت عقب‌نشینی نکنید. بنابراین همیشه به دنبال راهکارهایی باشید که نتیجه‌ی بهتری برای شما به همراه داشته باشند.

چه برای موفقیت در زندگی کاری و چه برای موفقیت در زندگی حرفه‌ای، همه چیز به قدرت ابتکار شما بستگی دارد. این که در زندگی منتظر وقوع یک اتفاق باشیم یا این که گوش به فرمان دیگران حرکت کنیم نشان می‌دهد که حاضر نیستیم هزینه‌ی انتخاب‌های خود را بپردازیم. پس به یاد داشته باشید که ابتکار عمل به شما کمک خواهد کرد تا عادت‌های بهتری را در خود شکل دهید.