آیا هر کاری که دوست دارید انجام دهید به معنی آن است که در آن موفق خواهید شد؟ البته، امیدواریم که اینطور باشد! اما غالبا این‌طور نیست.

واقعیت این است که قضایا به همان سادگی که درباره‌ی آن‌ها فکر می‌کنیم نیستند و موفقیت در هر کاری زمان می‌برد حال آن که شور و شوق اولیه‌ی آن گذرا است!

والت دیزنی می‌گوید:

همیشه دوست دارم خوش بین باشم، اما آن قدر واقع نگر هستم که بدانم زندگی موضوع پیچیده‌ای است.

استفان گویس در مقاله‌ای نوشته است که برای موفقیت به شور و شوق احتیاجی ندارید! بلکه به جای آن لازم است که به موفقیت خود اهمیت دهید.

شور و شوق فقط برآمده از احساسات هستند. اهمیت دادن است است که موجب عمل می‌شود. این که چیزی را با تمام وجود دوست داشته باشیم و آن را بخواهیم باعث نمی‌شود که به آن برسیم. شور و شوق چندان قابل اعتماد نیست و احساسات همیشه قابل اعتماد نیستند. در جهان امروز پیوسته توصیه‌ می‌شود که به دنبال عشق و علاقه‌ی خود باشید؛ در حالی که چنین توصیه‌ای برای بیشتر مردم نامفهوم است.

ممکن است عده‌ای بگویند که فردی مثل استیو جابز دنیا را با شور و شوق خود تغییر داد؛ در حالی که این طور نیست! جابز دنیا را با محصولات اپل ترکاند!

البته که نمی‌توان انکار کرد که جابز یک کارآفرین پرشور بود که توانست بر جهان تاثیر بگذارد؛ اما قبول کنیم که او هم لحظاتی را تجربه کرده بود که شور و شوقش کم رنگ شده بودند! قطعا غیر از شور و شوق پارامترهای دیگری در وی دخیل بوده‌اند.

«آن کار را دوست دارم» به معنای «در آن کار خوب هستم» نیست

غیر از دوست داشتن یک کار، چیزهای دیگر هم لازم است. برای مثال شما می‌توانید به نقاشی علاقه‌مند باشید؛ اما اگر هیچ مهارت و استعدادی در آن نداشته باشید به سختی می‌توانید در این عرصه به یک متخصص تبدیل شوید. برای تبدیل شدن به یک فرد حرفه‌ای لازم است همیشه در حال یادگیری باشید و مهارت‌های خود را بهبود دهید. در واقع، این که فکر کنیم هر کاری را که دوست داریم، به خوبی انجام می‌دهیم توهمی بیش نیست.

برای مثال، این که شما غذا خوردن را دوست دارید و همیشه زیاد می‌خورید به این معنا نیست که بتوانید کیفیت مواد غذایی را بررسی کنید و به عنوان منتقد غذای رستوران‌ها مقاله بنویسید.

متخصص شدن یک موضوع است، موفق شدن موضوع دیگری است؛ چرا که برای رسیدن به موفقیت به مقدار کمی شانس و مقدار زیادی کار سخت(!) نیاز دارید.

برای موفقیت در هر کار باید سه جنبه را در نظر بگیرید: چه موضوعی برای شما مهم است؟ چه کار می‌توانید برایش انجام دهید؟ دنیا به چه نیاز دارد؟ (شانس هم تا حد کمی لازم دارید!)

البته نا امید نشوید. شانس در همه چیز دخیل نیست. وقتی تحقیقات کافی کردید و متوجه شدید که چگونه از نقاط قوت خود می‌توانید استفاده کنید با بخش شیرین ماجرا مواجه خواهید شد. به طوری که شانس دیگر یک عامل خارج از کنترل نیست و می‌توانید آن را امکان پذیر کنید.

در حال حاضر می‌دانید که شور و شوق همه چیز نیست! حرکت بعدی چیست؟

تمرکز خود را معطوف به خواسته‌ی مهم تان کنید

پس از این که کشف کردید که واقعا چه چیز برای شما اهمیت دارد، اساس توجه خود را متوجه آن کنید. شور و شوق داشتن می‌تواند نوعی محرک باشد که شما را نسبت به هدف خود متعهد نگه دارد.

انرژی ناشی از شوق، شما را بلندپروازتر کرده و به شما یاد می‌دهد که کارها را با بازدهی بالاتری انجام دهید. از همه مهم تر این که شور و شوق به شما توانایی تمرکز می‌دهد.

فقط به هد‌ف‌تان متمرکز نشوید، حواس‌تان به دور و بر هم باشد!

در حین این که به هدف چسبیده‌اید به دنبال مهارت‌های دیگر هم برای بهتر شدن باشید. زمانی استیو جابز به کلاس خوشنویسی رفت چون از این کار لذت می‌برد. او معتقد بود که نقطه‌هایش در آینده به هم پیوند می‌خورند به همین دلیل به دنبال حرف قلب خود رفت و به خود اجازه داد که سراغ علایقش برود.

سعی کند برای خود یک جدول مهارتی تهیه کنید. در این جدول مهارت‌هایی را بعد از مشخص کردن هدف باید یاد بگیرید، وارد کنید.

کار ساده‌ای است فقط باید جدولی با این ستون‌ها تهیه کنید:

  • ستونی که شامل مهارت‌هایی که باید یادبگیرید، باشد
  • ستونی برای مهارت‌هایی که درباره‌ی آن‌ها تحقیق می‌کنید
  • ستونی برای مهارت‌هایی که عملی شده‌اند
  • ستونی برای مهارت‌هایی که در حال یادگیری هستید

حد بلندپروازی خود را ارتقا دهید

وقتی توانستید به هدف‌های اصلی تان برسید، حالا وقت آن رسیده است که بین نقاط قوت خود و نیازهای جهان ارتباط برقرار کنید.

شما در کاری خوب هستید و حالا نیاز دارید که خوب بودن خود را به دنیا اعلام کنید. بهترین راهکار برای عملی کردن این ایده این است که بین نقاط قوت خود ارتباط برقرار کنید.

استیو جابز به این فکر می‌کرد که دنیا به فناوری‌هایی نیاز دارد که زندگی در آن آسان تر شود. فناوری موجود در آن زمان حجیم بود و ابعاد همه‌ی دستگاه‌ها بزرگ بودند. از این رو وی محصولاتی چون ‌ای پاد نانو، ای پاد لمسی و ‌ای پد را به جهان ارائه داد.

موفقیت راهی است که می‌توان از حالا ان را شروع کرد

شور و شوق به تنهایی موفقیت را تضمین نمی‌کند. اما نیروی محرکه‌ی خوبی است تا حرکت خود را شروع کنید.

نقشه‌ی راه خود را با مهارت‌هایی که نیاز دارید شروع کنید. به جای ان که اجازه دهید تا اشتیاق تان شما را منفعل و سرگردان کند، فعال شوید و کاری کنید که شما را رو به جلو سوق دهد.