در جریان نشستی که در روز سه‌شنبه دهم اسفند ماه در جلسه‌ی علنی شورای شهر مشهد برگزار شد خبرنگاران از صولت مرتضوی، شهردار مشهد خواستند تا در زمینه‌ی هزینه‌ی تبلیغات گسترده‌ی شهرداری پاسخگو باشد که با پاسخ‌ها و لحنی غیرمعمول مواجه شدند.

یکی از خبرنگاران در خصوص پرداخت هزینه‌ی ۵ میلیارد تومانی شهرداری به صدا و سیما و پخش این برنامه‌ها از شبکه‌های سراسری پرسید.

لحن پاسخ‌‌دهی آقای شهردار طوری بود که به سرعت این گفتگو در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و در نگاه اول واقعی به نظر نمی‌رسید. به طوری که مخاطب شک می‌کرد که شاید در انتشار این گفتگو، اغراق‌ها و شیطنت یک منتقد دخیل بوده است. در حالی که مستندات نشان از این دارند که این گفتگو واقعی بوده است.

این گفتگو به شرح زیر است:

خبرنگار: جناب شهردار حدود چندین مرتبه است که در تلویزیون و شبکه سراسری یک و دو، تبلیغاتی از سوی شهرداری پخش می‌شود؛ گفته شده میزان هزینه‌ای که به صدا و سیما پرداخت شده پنج میلیارد تومان بوده است. این درسته؟

شهردار: من اطلاعی ندارم از چیزی که شما می‌فرمایید.

خبرنگار: یعنی نمی‌دانید چقدر شهرداری به صدا و سیما داده است؟‌

شهردار: ریالی از سوی شهرداری بابت برنامه‌هایی که صدا و سیما پخش می‌کند ، پرداخت نشده است؛ این حرف‌ها چیه دارید می‌زنید؟

خبرنگار: یعنی به طور رایگان این‌ها را پخش می‌کند؟

شهردار: ( با صدای بلند) من نمیدونم شما برید از صدا و سیما بپرسید چرا از من می‌پرسید؟

خبرنگار: شما شهردارید.

شهردار: شما برو از صدا و سیما بپرس چرا پخش می‌کنید.

خبرنگار: شهرداری یک طرف ماجرا است.

شهردار: این چه حرفیه شما می‌زنید؟

خبرنگار: پس شما پولی ندادید در این باره؟

شهردار: آقا جان ما پول دادیم یا ندادیم اطلاعی ندارم... شما مدعی‌العموم هستید؟

خبرنگار: من تنها سوال کردم.

شهردار: نه شما قاضی هستی؟

خبرنگار: نه

شهردار: سازمان بازرسی هستید؟ خدا خیرتون بده، شهرداری روابط عمومی داره.

خبرنگار: ما نماینده مردم در رسانه‌ها هستیم

شهردار: شما بخیلید که صدا و سیما کار شهرداری را پخش می‌کند؟

این که یک مقام مسئول چنین پاسخ‌هایی را به پرسش یک خبرنگار بدهد جای تعجب دارد. از طرفی نظام‌های آموزشی و تربیتی ما سعی دارند که افراد را طوری آموزش دهند که رفتارهای بالغانه‌ای از خود نشان دهند و نسبت به مسئولیت‌های خود متعهد و پاسخ‌گو باشد و از طرفی این مغایرت‌ها در جامعه به چشم می‌خورد.

لحن گفتارهایی که بیشتر شبیه دفاع یک کودک تحت بازخواست هستند تا این که نشان از شفاف‌سازی یک فرد مسئول داشته باشند.