کم‌تر کسی از ما است که تجربه‌ی یک یا چند خرید ناموفق را نداشته باشد یا خدمات بدی به او عرضه نشده باشد. حال آن که احترام به حقوق مصرف کننده شعار ثابت تمامی تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان است.

چندین بار از دوستان و آشنایانی که تجربه‌ی سفر یا زندگی در کشورهای پیشرفته را داشته‌اند شنیده‌ایم که با چه آب و تابی از خاطرات خرید اجناس یا خدمات تعریف می‌کنند.

این که جنس خریداری شده را توانسته‌اند بدون هیچ گونه درگیری کلامی یا احساس گناه(!) پس بدهند یا در صورت معیوب بودن، جایگزین یا هزینه‌اش را بگیرند.

تعاریف به اینجا محدود نمی‌شود و حمایت گارانتی‌ها و تعهدات آن‌ها از موارد مثال زدنی در این ممالک است.  شرایطی که به شما اطمینان خاطر می‌دهد تا بدون دغدغه خرید خود را انجام دهید.

این شرایط ارتباطی به فضای یک آرمان‌شهر یا ایده‌آل‌گرایی ندارد؛ بلکه نشان از اجرای یک «حق مسلم» دارد. حقی که متاسفانه در کشور ما فقط یک نام است و در عمل، مشروعیتی برای آن لحاظ نمی‌شود.

از مثال‌های کوچک شروع می‌کنیم:

در بعضی شهرها هزینه‌ی بلیت اتوبوس شرکت واحد در ابتدای سوار شدن از مسافر دریافت می‌شود. در این میان چنانچه اتوبوس خراب شود یا تصادف کند مسافران مجبور به پیاده شدن می‌شوند و برای اتوبوس بعدی راننده از مسافران تقاضای هزینه‌ی دوباره می‌کند.

شارژهای اوپراتورهای تلفن همراه کشور که مالیات در قیمت آن‌ها لحاظ شده است، در سوپرمارکت‌ها به قیمتی بالاتر از قیمت اصلی ارائه می‌شود و چون در عرف جا افتاده است، اقدامات جدی در این خصوص صورت نمی‌گیرد.

گاهی اوقات وسیله‌ی برقی یا الکترونیکی نیاز به تعمیر پیدا می‌کند، اما گارانتی به بهانه‌ی نداشتن قطعه یا دیگر موارد از مصرف‌کننده حمایت نمی‌کند و او هم نمی‌داند که دقیقا به کدام ارگان شکایت کند؛ ضمن این که فرآیند شکایت هم، انرژی و هزینه‌ی زیادی می‌طلبد.

این موارد، مثال‌های ریزی هستند که در بیشتر موارد از نظر ما ارزش اعتراض ندارند، حال آن که بی‌توجهی به همین موارد باعث می‌شود که در رویارویی با امور جدی‌تر دچار ضرر و زیان‌های بیشتری بشویم.

در کنار بی‌تفاوت نبودن ما، لازم است سازمان‌های ذی‌ربط با قدرت اجرایی بیشتر و بدون وضع روندهای اداری پیچیده(!) به حمایت از مصرف‌کننده بپردازند تا  به دنبال آن حمایت از تولید ملی هم صورت بگیرد.