متاسفانه چندین بار در سال، معضل شوم اسیدپاشی تیتر اخبار رسانه می‌شود و هر بار قربانیانی را دچار خود می‌کند.

اولین اسیدپاشی سال ۹۵ مربوط به  ۱۷ فروردین  بود که در یکی از مناطق شمال تهران به وقوع پیوست و قربانیان آن دختر و پسر جوانی بودند که پس از آشنایی دچار اختلاف شده و اقدام به پاشیدن اسید بر روی یکدیگر کردند.

مورد دیگر در ۵ اردیبهشت ماه بود که در خیابان برزیل شرقی تهران روی داد. این بار متهم قضیه یک خانم دندانپزشک ۴۲ ساله بود که قصد عزیمت به کانادا را داشت و طی دعوایی با خاله‌ی ۶۳ ساله‌اش اقدام به پاشیدن اسید بر روی صورت او کرد.

اسیدپاشی دیگر هم در ۱۸ اردیبهشت در بلوار توس مشهد صورت گرفت که در آن خانم ۳۲ ساله بر روی همسر ۴۵ ساله‌اش اسید پاشید و او را مبتلا به ۹۰ درصد سوختگی کرد.

اسیدپاشی بعدی در ۲۹ خرداد ۹۵ بود که بین یک پدر و دختر اتفاق افتاد. دختر جوان که از سخت‌گیری‌های پدر به ستوه آمده بود با همکاری دوست پسر تلگرامی‌اش اقدام به این انتقام عجیب و ظالمانه کرد.

در ۲۶ تیر ماه ۹۵ هم یک فقره اسیدپاشی در سمنان رخ داد که طی آن فروشنده‌ی مواد مخدر بر روی خریدار ۳۵ ساله‌ی خود اسید پاشید. در اواخر همان تیر ماه اسیدپاشی دیگری در شهرستان زابل اتفاق افتاد که در آن مرد جوانی که راننده‌ی یک خودروی پراید بود تحت اسیدپاشی افراد ناشناس قرار گرفت. پس از آن مشخص شد که این حادثه در اثر اختلافات خانوادگی رخ داده است.

شهریور امسال هم شاهد دو مورد اسیدپاشی بود که یک مورد آن در پارک خزانه‌ی پایتخت در یک نزاع گروهی رخ داد و دو جوان حدودا ۳۰-۲۹ ساله دچار آسیب شدند. اسیدپاشی دوم در ۳۰ شهریور در خیابان گیشای تهران بر روی صورت یک دختر جوان اتفاق افتاد.  فرد اسیدپاش که فروشنده‌ی مواد مخدر بود اذعان کرد که با این دختر دوست بوده است و دختر با مکر و دروغ از او پول می‌گرفته است و انگیزه‌ی خود را، انتقام از دختر معرفی کرد.

اسیدپاشی بعدی مربوط به ماه بعد یعنی مهر بود که بر روی یک مرد مغازه‌دار ۲۵ ساله در گتوند انجام شد. این اسیدپاشی اولین اسیدپاشی ثبت شده در خوزستان بود.

اسیدپاشی رسانه‌ای بعدی در ماه آبان در منطقه‌ی افسریه‌ی تهران اتفاق افتاد که در آن عروس خانواده اقدام به پاشیدن اسید بر روی صورت خواهر شوهرش کرد. انگیزه‌ی این اسیدپاشی حسادت تلقی شد.

آذرماه ۹۵ هم خالی از حادثه‌ی اسیدپاشی نبود و این بار قربانیان، سه عضو یک خانواده در اهواز بودند. ضمن این که در همان ماه یک فلافل فروش اهوازی هم قربانی حمله‌ی اسیدپاشی شد. به این ترتیب در عرض یک سال خوزستان سومین پرونده‌ی اسیدپاشی خود را ثبت کرد.

در دی ماه همین سال یک اسیدپاشی دیگر در مشهد روی داد که طی آن زن جوان ۲۷ ساله با همکاری دو مرد غریبه اقدام به اسیدپاشی بر روی صورت هوویش می‌کند که در این حادثه یک زن دیگر هم دچار آسیب می‌شود.

 و اکنون که در آخرین ماه از سال ۹۵ قرار گرفته‌ایم در تیتر اخبار خبر اسیدپاشی بر روی یک زن ۲۷ ساله‌ی نهاوندی را می‌بینیم که در آرایشگاه توسط زن دیگر مورد حمله قرار گرفته است. انگیزه‌ی این اسیدپاشی سرقت طلاهای زن جوان بوده است.

چنانچه تمام اسیدپاشی‌های انجام شده در این سال محدود به آمار گزارش شده باشد می‌توان گفت که در سال ۹۵ ماهانه حداقل یک بار شاهد این عمل غیر انسانی بوده‌ایم.

با توجه به این آمار و ارقام می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا اسیدهای خورنده به راحتی در بازار قابل دسترس است و نهادهای انتظامی در این باره اقدامی نمی‌کنند؟ استفاده از اسید در مصارف خانگی مانند باز کردن لوله و غیره هم چندان پیشنهاد نمی‌شود و جایگزین‌های کم‌خطرتری برای آن‌ها وجود دارد. آیا وقت آن نرسیده است که مسئولین امر برای کاهش این فاجعه قدم های موثرتری بردارند؟