کارهای ناتمام و ضروری مشکلی نیست که فقط گریبانگیر عدهی محدودی باشد و متاسفانه اکثر ما با آن سر و کار داریم. در این مطلب به معرفی سه راهکار واقعگرایانه میپردازیم که پیشنهاد میدهند چطور کارهایی که دوست نداریم را به پایان برسانیم.
شرایطی را فرض کنید که پروژهی کاری شما نصفه و نیمه باقی مانده است و مشتری با تلفنهای مداومش امان شما را بریده است. در چنین مواقعی ممکن است چنان حس دافعهای به انجام کار داشته باشید که به دنبال راههای گریز بروید. مثلا اگر قبلا تمایلی برای رفتن به باشگاه بدن سازی نداشتید، حالا در اوج شلوغی برنامهی خود به انجام آن تمایل پیدا کنید.
در صورتی که اگر آن کارهای به ظاهر دوستنداشتنی را به اتمام برسانید احساس استرس، عذاب وجدان و سرخوردگی کمتری پیدا خواهید کرد. ضمن این که حال درونی شما بهتر شده و عملکرد موثرتری از خود نشان خواهید داد.
خوشبختانه راهکارهایی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا کارهای ضروری اما نه دلچسب خود(!) را در زمان مناسب به پایان برسانید. در وهلهی اول باید کشف کنید که چرا یک کار واجب را به تاخیر میاندازید:
دلیل ۱: میترسید آن کار را درست انجام ندهید
راه حل: تمرکز بر پیشگیری از خطر
دو نوع نگاه در انجام هر کار وجود دارد. میتوان کاری را به این علت انجام داد تا به نتیجه و دستاورد بهتری رسید. برای مثال اگر پروژهمان را با موفقیت تمام کنیم رییس مان تحتتاثیر قرار خواهد گرفت یا وجههی بهتری از خود خواهیم ساخت. روانشناسان اسم این دیدگاه را «تمرکز بر پیشرفت» میگذارند و تحقیقان نشان داده است که چنین رویکردی نقش یک انگیزه را ایفا کرده و با ایجاد خوشبینی باعث میشود مشتاقانه کار خود را پیش ببرید. در صورتی که اگر شما بترسید که کار را به خوبی پیش نبرید چنین تمرکزی برای شما به وجود نمی آید. اضطراب و شک، انگیزهی پیشرفت را در شما کاهش داده و میل شما به انجام هر گونه اقدام را از بین میبرد.
در این حالت هدف شما از اتمام کار این است که رییستان عصبانی نشده یا وجههی کاری شما از بین نرود. در واقع، وقتی تمرکز شما پیشگیری از وقوع یک حالت نامطلوب است، امکان اشتباه کردن هم بیشتر میشود. در چنین مواقعی تنها راه فرار از خطر اقدام فوری است. هر چه نگرانی شما بیشتر باشد سریعتر خود از مهلکه خارج کنید.
مطمئنا این راهکار به اندازهی حالت تمرکز بر پیشرفت موثر عمل نمیکند؛ اما بهتر از ان است که با ایجاد تاخیر، اوضاع را به وخامت بکشانیم. طبیعتا احساس خوبی نیست، اما جواب خواهد داد!
دلیل ۲. حس انجام آن کار را ندارید
راه حل: مانند اسپاک احساسات خود را نادیده بگیرید؛ چون مانع رسیدن شما به هدف هستند.
اولیور بورکمن در کتاب فوقالعادهی خود به نام «پادزهر: خوشبختی برای مردمی که نمیتوانند مثبت اندیش باشند» میگوید: هر زمان که ما میگوییم: «نمیتوانم صبح زود از خواب بیدار شوم» یا «نمیتوانم ورزش روزانه داشته باشم»، در واقع مشکل این است که حس و حال چنین اقداماتی را نداریم؛ چرا که هیچ نتوانستنی در کار نیست و هیچکس هم دست و پای شما را به تختخواب نبسته است و باشگاههای ورزشی هم ورود شما را ممنوع نکردهاند. بنابراین از لحاظ فیزیکی هیچ عامل بازدارنده ای وجود ندارد؛ بلکه کل موضوع آن است که شما رغبتی برای انجام آن کار به خصوص ندارید. اما همان طور که بورک هم میگوید: «چه کسی گفته است که اول باید رغبت انجام یک کار داشت، بعد آن را انجام داد؟»
در حالی که انگیزه در مواقعی در حین انجام کار ایجاد میشود. بنابراین احتیاج داریم که در وهلهی اول دست به اقدام بزنیم. از این رو بعضی وقتها لازم است که به انجام یک کار متعهد شویم، آن را به پایان برسانیم و روز خود را زودتر شروع کنیم. اما هیچ لزومی ندارد که آن کار را دوست داشته باشیم.
در واقع، همانطور که بورکمن اشاره میکند بیشتر هنرمندان، نویسندگان و نوآوران برجسته هم تجربهی این بخش از کار را داشتهاند و مجبور بودند که ساعات معینی از روز خود را به انجام کاری بپردازند که برای آنها جذابیت خاصی نداشته است. بورکمن از قول چاک کلوز، هنرمند مشهور یادآوری میکند: «آماتورها منتظر الهام گرفتن میمانند؛ اما ما دست به کار شده و شروع میکنیم.»
دلیل ۳. کار پیش رو از نظر شما سخت، خسته کننده و ناخوشایند است
راه حل: از برنامهریزی شرطی کمک بگیرید
در بسیاری از موارد برای حل این مشکل دست به دامان اراده میشویم و خود را متقاعد میکنیم که هر چه زودتر دست به کار شویم. البته که اراده به پیشبرد انجام یک کار کمک میکند. با این حال مطالعات نشان داده است که اغلب مردم ظرفیتهای کنترل بر خود را دست بالا فرض میکنند و بیش از حد به آن تکیه میکنند.
پس لطفی در حق خود کرده و بیش از هر چیز این واقعیت را در نظر بگیرید که ارادهی شما محدود است و همیشه قدرت رویارویی با چالشهای مشکل و شرایط سخت را به شما نمیدهد. در عوض برنامهریزی شرطی راهکار کارآمدتری است.
در این نوع برنامهریزی، شما مراحل خاصی از انجام کار را برای تکمیل پروژه در نظر میگیرید و روی زمان و مکان آن تمرکز میکنید. برای مثال الان ساعت ۲ بعد از ظهر است. پس هر کاری که دارم کنار میگذارم و به سراغ تکمیل گزارش رئیسم میروم. اگر در جلسه با رییس، او به درخواست افزایش حقوق من اشارهای نکرد، قبل از اتمام جلسه آن را عنوان میکنم.
در تصمیمگیری پیش از موعد، شما از چند و چون کلی عملکرد خود اطلاع دارید. این مورد در مواقعی که انتخاب سخت میشود، ضرورت دارد. از این رو برنامهریزی شرطی کمک میکند که فشار بیش از حد به ارادهی شما تحمیل نشود و در مواقع بحرانی تصمیمگیری درستی اعمال کنید. ضمن این که نتایج مطالعات هم نشان داده است که برنامه ریزی شرطی کمک میکند تا بهرهوری افراد ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد به طور متوسط افزایش پیدا کند.
البته ممکن است استراتژیهای پیشنهادی این مطلب چندان هیجانانگیز به نظر نرسند. این که به عواقب شکست فکر کنید، احساسات خود را نادیده بگیرید یا برنامهریزیهای خود را دقیقتر کنید با جملهی معروف «پیرو قلب و احساس خود باشید» یا «مثبت بیاندیشید» در تضاد است. با این حال، این جملات امیدبخش و زیبا وقتی میتوانند تحقق پیدا کنند که شما عملکرد موثری از خود نشان دهید.
انیمه
#سریال خاندان اژدها
#آشپزی
#خراسان جنوبی