در هیاهوی زندگی، گاهی کسانی فراموش می‌شوند که بار سکوت را سنگین‌تر از همه به دوش می‌کشند؛ خانواده‌هایی که عزیزشان، در پس دیوارهای بلند زندان، روز و شب را بی‌تماشای آسمان می‌گذرانند. اما غم آن‌ها فقط دوری نیست؛ جامعه‌ای‌ست که کمتر دستشان را می‌گیرد و کمتر صدایشان را می‌شنود.

به گزارش ۷۲۴پرس، خانواده زندانی، خود محکوم نیست، اما رنجی شبیه حبس می‌کشد. گاه در نگاهی، در قضاوتی، در سکوتی که از سوی دیگران می‌بیند، شکسته می‌شود. اینان نیازمند ترحم نیستند، محتاج فهمیدن‌اند؛ محتاج آنکه کسی بیاید، بگوید: "ما کنارتان هستیم، بی‌آنکه قاضی باشیم."

زنی که با دستان پینه‌بسته‌اش خرج خانه را می‌دهد، کودکی که دلتنگ آغوش پدر است، مادری که پشت در زندان، اشک‌هایش را قورت می‌دهد؛ این‌ها قهرمانان خاموشند. هر کدامشان قصه‌ای دارند که شنیدنش دل می‌لرزاند، و بی‌مهری، آن قصه‌ها را بی‌پایان می‌کند.

حمایت از خانواده زندانی، فقط یک مسئولیت اجتماعی نیست، یک وظیفه انسانی‌ست. یعنی فهمیدن اینکه رنج آن‌ها، زخم جامعه است. یعنی مهربانی بی‌قضاوت، یعنی بخششی که از درک شروع می‌شود، نه از شعار.

بیاییم به‌جای فاصله‌گرفتن، پلی بسازیم از همدلی. گاهی یک لبخند، یک تماس، یا کمک کوچکی می‌تواند امید را به خانه‌ای برگرداند که سال‌هاست با اندوه خاموش است. خانواده زندانی را ببینیم، نه از دریچه جرم که از پنجره رنج.

امروز، روز حمایت از خانواده‌هایی‌ست که بیشتر از آنچه می‌نمایند، در دلشان جنگیده‌اند. بیاییم صدای آن‌ها باشیم، دستی باشیم برایشان، نه برای نجات که برای همراهی. چون در مسیر انسانیت، هر که رنج می‌کشد، شایسته همدلی‌ست.