همه ما در طول زندگی گاهی به خودمان دروغ گفتیم، بهعبارت ساده ما در حال گول زدن خودمان بودیم. اما مشکل زمانی جدی میشود که این فریب دادن خودمان، ما را از رسیدن به اهداف و آرزوهایمان بازمیدارد. درنتیجه ما همیشه در آرزو یا شاید حسرت چیزهایی هستیم که رسیدن به آنها آنقدرها هم دور از دسترس نبود، البته اگر دست از فریب دادن خود برمیداشتیم. برای آشنایی بیشتر با مشکل خودفریبی و راههای مواجهه شدن با دروغ گفتن به خود با ۷۲۴پرس همراه باشید.
هرکس چیزی را انکار می کند. خودفریبی، یا دروغ گفتن به خود، صرفاً یک باور نادرست با انگیزه است؛ باورهای نادرست می توانند نیازهای مهم روانی فرد (مثلاً اعتماد به توانایی های خود) را برآورده سازند. موارد زیر برخی از دروغ هایی است که به خود می گوییم.
حتما شما هم لحظاتی را در زندگی تجربه کردید که در خلال آنهای چیزی را به دروغ به خودتان وعده دادهاید. بهعنوان مثال نام کتاب خاصی را شنیده و به خود گفتهاید این کتابی عالی است ، پس حتما آن را مطالعه میکنم اما خب، هرگز فرصتی برای این کار اختصاص ندادید. بسیاری از ما شاید هرگز نتوانیم تمام کتابهایی را که خواندنشان را به خود قول دادهایم، بخوانیم.
خب آیا ما درحال شوخی کردن با خودمان هستیم؟ از آن مهمتر، آیا ما درباره چیزی که توان انجامش را داریم به خودمان دروغ میگوییم؟ خب، شاید تنها نکته خوب در این مورد این باشد که ما در این مسیر تنها نیستیم و بسیاری دیگر از ساکنان این سیاره هم در این تجربه با ما سهیم هستند. خیلی از ما به برنامهها یا کارهایی که دوست داریم فکر میکنیم، انگیزهای برای شروع چیزهای جدید داریم و حتی به روشنی آنها را در ذهنمان تجسم میکنیم، اما درنهایت کارهای ما هیچ شباهتی با اهدافی که برای خودمان مشخص کردیم، ندارد.
مطلب مرتبط: سبک زندگی بیتحرک چیست و چگونه باید آن را متوقف کرد؟
مسئله خودفریبی به ویژه زمانی که پای سلامت ما به میان میآید، به شکلی جدیتر خود را نشان میدهد. افراد معتاد به دخانیات مدام درحال صحبت از برنامه خود برای ترک سیگار هستند و افراد مبتلا به اضافه وزن قرار است بالاخره یک روز شنبه از خواب بیدار شوند و رژیم غذایی خود را شروع و روزی پانزده دقیقه پیادهروی کنند. البته دراین بین کسانی هستند که بالاخره این اهداف ذهنی را در واقعیت به اجرا میگذارند اما متأسفانه برخی دیگر تنها دلخوش به این تعهدات خودفریبنده باقی میمانند، درحالی که آنها هیچ نمود بیرونی و واقعی به خود نگرفته و تنها در ذهن آنها باقی میماند. خب، ریشه این مشکل کجا است؟ درادامه با ۷۲۴پرس دات کام همراه باشید تا به اختصار به مرور دلایل این مشکل و راهکارهایی برای رفع آن بپردازیم.
چرا ما به خودمان دروغ میگوییم؟
یکی از اصول اصلی درمانِ مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقشی است که ارزشهای شخصی در انگیزه شما دارند. ما تنها زمانی میتوانیم با قدرت و قاطعیت بگوییم قصد داریم در مسیر رسیدن به این هدف قدم گذاشته و با چالشها و مشکلات پیش رویمان مواجه شویم که عمیقا به هدف خود باور داشته و برای دفاع از آن هرکاری که لازم است را انجام دهیم. برعکس زمانی که ارزشهای مشخصی را برای خود تعریف نکرده باشیم و انگیزهای هم برای رسیدن به اهدافمان نداشته باشیم خب، خیلی راحت در انجام تعهداتمان دچار تزلزل شده و از ادامه مسیر باز میمانیم.
حقیقت سخت این است که رشد شخصی تنها انگیزه ما نیست؛ چراکه در کنار آن انسان میل شدیدی به شرایط راحت و آرامش دارد. ما به صورت مشخص میل داریم احساس خوبی داشته باشیم. همین برای بسیاری کافی است و اغلب برای ما همین داشتن حس راحتی یا شاید بهتر است بگوییم راحت طلب مهمتر از انجام کارهای خوبی است که با ارزشهای ما تطابق بیشتری دارد. بهعنوان مثال لذت بردن از طعم خوردنیهای خوشمزه خیلی حس خوبی دارد، هرچند که چاقی و اضافه وزن آن چیزی نیست که ما به آن افتخار کنیم. پس درنهایت بسیاری خیلی راحت تسلیم شده و داستان شروع برنامهای برای کاهش وزن را پشت گوش میندازند.
مطلب مرتبط: ۵ دروغ رایجی که به خودمان میگوییم
از طرف دیگر گاهی تمایل ما برای داشتن ظاهر یا وجهه خوب، باعث ایجاد انتظاراتی غیرواقعی از خودمان میشود. ما ایده خودسازی و رسیدن به موفقیت را دوست داریم، به زمانی فکر میکنیم که در انجام هدف خود موفق شده و شاهد تشویق دیگران هستیم که به دستاوردهای ما افتخار میکنند. این تأیید و تشویق آن منیّت وجودی ما را تغذیه کرده و به ما کمک کند به این تظاهر ادامه داده و وانمود کنیم به دنبال رسیدن به یک هدف مثل راه انداخت کسب و کار، ادامه تحصیل، مطالعه کتاب یا حتی شرکت در دوی ماراتن باشیم. پس باز هم این انگیزه درونی وجود ندارد که محرک مسیر ما برای پیشرفت و جلو رفتن باشد.
چگونه خودفریبی را تشخیص دهیم؟
خب از کجا متوجه شویم که دچار مشکل خودفریبی شدیم؟ چند نشانه وجود دارد که میتواند شما را در این زمینه آگاه کند:
وقتی آب و هوا برنامههای شما را لغو میکند
خب وقتی چیزی واقعا برای شما مهم باشد، باور کنید چند قطره باران نمیتواند مانع کار شما شود. گرما، سرما، برف، باید یا حتی طوفان هم قادر نخواهد بود برنامه شما را لغو کند. پس هرزمان که چیزی هرچند کوچک باعث میشود شما برنامهتان را عقب انداخته یا کنار بگذارید، بدانید که درحال دروغ گفتن به خودتان هستید.
برنامهای برای خود ندارید
باور کنید نداشتن یک برنامه واضح و مشخص یکی از مشکلات عدیده در مسیر پیشرفت و از نشانهای خود فریبی است. بهتر است این نکته را همیشه به خود یادآوری کنید که کاهش وزن، رسیدن به اندام ایدهآل، نوشتن کتاب یا راهاندازی یک کسب و کار فقط با فکر کردن به دست نمیآیند. باید همیشه برای هر کار خود برنامه داشته باشید، شاید حتی بهتر از آن این است که مربی یا مشاوری داشته باشید که در طول مسیر به شما کمک کرده و شما را در هر زمینه راهنمایی کنند. اینگونه است که رسیدن به قله موفقیت اصلا کار سختی نیست و خیلی زودتر از آن چیزی که فکر میکنید، به اهداف خود رسیده و از شیرینی طعم پیروزی لذت خواهید برد.
از خودتان شناخت کافی ندارید
این یکی از مشکلاتی است که برطرف کردن آن میتواند به اشکال مختلف زندگی شما را عمیقا تحتتأثیر قرار دهد. بسیاری از ما از شناخت خود ناتوانیم. ما نمیدانیم ذهنمان دقیقا چه تصویری از ما دارد. میدانید، ذهن ما قادر است مجموعهای از داستانها را ایجاد کند که به شما میگویند چه کسی بودید، چه کسی هستید و قرار است چه کسی باشید. نکته همینجا است. هیچ کدام از این روایتها مفید نیستند.
مطلب مرتبط: اگر از آینده خود ناامیدید، این ۱۰ کار را انجام دهید
باور کنید بسیاری از این روایتها کمکی به شناخت بهتر خودتان نمیکند؛ بلکه بیشتر به راهی برای توجیه مسیر زندگی شما تبدیل میشود که قرار است از شما محافظت کرده و به عبارت بهتر به شما اعتماد به نفس بدهد. مهم نیست شما چه کسی هستید یا چه کسی بودید، الان مهم این است که به افکار ناخودآگاهتان توجه کرده و به این توجه کنید که دوست دارید به چه کسی تبدیل شوید و برای رسیدن به این ایدهآل ذهنی قرار است چه مسیری را پشت سر بگذارید.
در هنگام انتخاب ضعیف عمل میکنید
گاهی مشکل در نحوه انتخاب ما است، دست کم این چیزی است که تحقیقات دانشگاه استنفورد در دههی 1970 بر درستی آن صحه گذاشت. به گزارش ۷۲۴پرس و براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق به نظر میرسد افرادی که انتخابی آگاهانه برای به تأخیر انداختن حس رضایت دارند، تقریبا در هر کاری که در زندگی انجام میدهند، موفقتر عمل میکنند. به تعویق انداختن حس رضایت مانند هر چیز دیگری از زندگی، مهارتی است که میتوانید آن را بیاموزید.
اگر دقیقا متوجه این مسئله نشدید باید بگویم ضعف انتخاب یعنی شما شادی و رضایت آنی را به رسیدن به موفقیتهای بزرگتر و درنتیجه شادیهای بیشتر ترجیح میدهید. یعنی شما خیلی زود راضی میشوید و درنتیجه خیلی زود هم دست از تلاش و مبارزه برای رسیدن به جایگاه بهتر میکشید. اما اگر این حس رضایت را به تعویق انداخته و هدفهای بزرگتری را برای خود ترسیم کنید، نتیجه رضایت بخشتر خواهد بود.
شما به گزینههای پیش روی خود توجه نمیکنید
یکی از مشکلاتی که ما در زمان انتخاب مسیر خود با آن مواجه هستیم این است که درواقع ما اصلا گزینههای موجود را نمیبینیم. ما به صورت ناخودآگاه از رنج و ناراحتی فاصلی میگیریم؛ ما دوست داریم به شکلی آسان و بدون دردسر به اهدافمان برسیم. پس به روشهایی روی میآوریم که در درازمدت مفید یا حتی سالم نیستند. برای کاهش ناراحتی خود ترجیح میدهیم حواسمان را پرت کنیم، از انجام کار درست خودداری میکنیم. زمانی که سعی داریم با افکار منفی مبارزه کرده یا بر احساسات خود غلبه کنیم به سراغ مصرف مواد غذایی، نوشیدنیهای مضر، استعمال مواد مخدر یا دخانیات میرویم تا یا حس بهتری داشته باشیم یا اینکه حداقل اوضاع بدتری را تجربه نکنیم.
دراین زمان است که ما تنها به دم دستترین چیزهای موجود توجه میکنیم، بههمین خاطر اغلب حتی متوجه وجود انتخابهای احتمالی دیگری برای دور شدن از مشکل و ناراحتی خود نمیشویم. سادهترین انتخاب این است که ما وجود آنها را در زندگی خود بپذیریم، ما میتوانیم افکار و احساسات خود را پذیرفته و جایی به آنها اختصاص دهیم. بله، ناراحتکننده است، گاهی هم دردناک است اما خب، چاره چیست. اگر چند ساعت گرسنگی را تحمل کنید، باوجود خستگی ورزش کنید یا حتی زمانی که انگیزه ندارید به نوشتن ادامه دهید مگر چه اتفاقی میافتد؟ تجربه این حالتها هم بخشی از زندگی ما است که نمیتوانیم چوب جادوییمان را تکان داده و از نظر محوشان کنیم. زندگی با تمام این سختیها ادامه دارد و خب درنهایت شما حتی در زمان تجربه این احساسات هم در طبیعیترین حالت زندگی روزمره خود هستید.
شما از کمبود حس مسئولیت پذیری و پاسخگویی رنج میبرید
افرادی که در زندگی به تعهدات خود پایبند بوده و به آنها عمل میکنند اغلب کسانی هستند که به مسئولیتهای خود واقف بوده و برای انجام آنها برنامه دارند. آنها همچین بیشتر اوقات جذب کسانی میشوند که به آنها در این مسیر و ایجاد تغییر کمک میکنند. آنها دقیقا میدانند چه زمانی وقت مبارزه است و چه زمانی نیاز است دست خود را برای گرفتن کمک به سوی دیگران دراز کنند.
پس بهترین راه برای غلبه بر حس خودفریبی این است که در مسیر این سفر با کسانی همراه باشید که شرایطی مشابه با شما را تجربه کرده و آماده کمک کردن و کمک گرفتن هستند.
اما برای کاهش حس خودفریبی و بهبود شرایط باید چه کرد؟
شاید اولین گام برای رفع این مشکل این باشد که دست از دادن قولهایی که قادر به انجام آنها نیستید، بردارید. اینجا نقطه شروع تغییر است. همچنین فراموش نکنید که شکستن قول ابدا به معنای تسلیم همیشگی نیست. هیچ قانونی وجود ندارد که براساس آن شما به خاطر چندین بار عهدشکنی دیگر لایق شروعی دوباره نبوده و به فردی ناامید تبدیل شوید. نه، شما هرگز فردی ناامید نیستید، این یکی از همان روایات ذهنی است که باید کنار گذاشته شود.
مطلب مرتبط: وقتی دروغ میگویید مغزتان آزار میبیند
بهخاطر داشته باشید شما با گذشتهتان تعریف نمیشوید، بلکه با مسیری که در حال حرکت در آن هستید شناخته خواهید شد. مبارزه برای رشد هم سختی دارد و هم نیازمند شفقت و مهربانی فراونی نسبت به خودمان است. وقتی ما به خودمان سخت گرفته و خود را به خاطر نداشتن انگیزه یا قدم جلو نگذاشتن برای ایجاد تغییر سرزنش میکنیم، چیزی درست نمیشود. بلکه برعکس ذهنمان به شکلی مخرب عمل میکند. پس دراینگونه مواقع یک نفس عمیق کشیده و با مهربانی و دلسوزی به مبارزه خود نگاه کنید. حالا آماده هستید تا دوباره شروع به حرکت کنید.
درپایان امیدوارم از این مرور کوتاه بر خودفریبی، نشانهها و راههای رفع آن لذت برده باشید. آیا شما هم درگیر این مشکل هستید؟ شما برای غلبه بر مشکل دروغ گفتن به خود چه راهکاری دارید؟ خوشحال میشویم تجربیات خود را با ما و دیگر دوستانتان در ۷۲۴پرس درمیان بگذارید.
انیمه
#سریال خاندان اژدها
#آشپزی
#خراسان جنوبی