باگذشت دو ماه از سیلاب بهاری سال جاری در خوسف، مسیر مواصلاتی خوسف-دهستان قلعه‌زری به‌عنوان تنها راه ارتباطی، همچنان مسدود بوده و در انتظار تدبیر مسئولان است.

به گزارش ۷۲۴پرس؛ این روزها تشنگی خراسان جنوبی بر کسی پوشیده نیست؛ چراکه حاکمیت ۲۰ساله خشکسالی بر عرصه‌های این دیار روایت قصه‌گویان پیر کویر برای نسل جدید شده و مدت‌ها بود که آسمان این دیار میزبان ابرهای باران‌زا نشده بود.

رمان‌نویس روزگار ۲۱ امین سریال خساست آسمان کویر را قلم می‌زد که در بهار سال جاری، سیلی از باران نه‌تنها موج شادی به راه انداخت، بلکه عطش کویر را فروکش کرد.

جاری‌شدن قطره‌های باران روی زمین و نفوذ آن‌ها به زیر خاک، حیات دوباره اراضی کشاورزی را رقم زد و سکوت ۶۰۰ساله قنات‌های بی‌جان را شکست که بهترین تحفه بهاری خداوند به کشاورزان و روستاییان بود.

آن روی سکه، اگرچه این باران‌ها، خزان کشاورزان را بهار کرد و دامداران را به روزهایی خوش نوید داد؛ اما خسارت‌های چشمگیری در بخش‌های مختلف اعم از محورهای مواصلاتی فرعی بر جای گذاشت.

خسارت‌هایی که باگذشت دو ماه از سیلاب، هنوز بر دل روستاها چنگ انداخته و مردم را نسبت به خطرات احتمالی‌اش نگران کرده است.

مسیر مواصلاتی خوسف-دهستان قلعه زری به‌عنوان تنها راه ارتباطی این مکان‌ها، نمونه‌ای بارز بوده که زیر امواج سرکش سیلاب بهاری جان داده و هنوز چشم‌انتظار تدبیر مسئولان است.

این در حالی است که در انتهای این مسیر، بزرگ‌ترین معدن زیر زمینی شرق کشور و چندین معدن دیگر و بیش از ۱۵ روستا وجود دارد که باید برای تردد این مسیر را انتخاب کنند.

 بنا به گفته شهروندانبه خبرنگار ۷۲۴پرس، اگرچه کنارگذرهایی برای عبور و مرور تعبیه شده اما حجم بالای تردد و خاکی بودن مسیر، باعث ایجاد چاله‌هایی ریزودرشت شده که خود بر مشکلات بهره‌مندان افزوده است.

 قصه خسارت سیلاب به مناطق مختلف خوسف به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بلکه قطع شریان حیات در روستای علی‌آباد زارعین از توابع دهستان قلعه‌زری، فصل تلخ دیگری از این حکایت است.

به گفته اهالی، قنات این روستا در باران‌های سیل‌آسای بهاری دچار سیل خوردگی شده که تا چند روز گذشته تنها آب اندکی جهت شرب دام‌ها و کشاورزی در مسیر قنات جریان داشته است.

خشک شدن قنات

حالا اهالی چشم‌انتظار دست یاری مسئولان هستند تا آخرین بارقه امیدشان در قنات جان ندهد؛ چراکه شغل بیشتر مردم این منطقه دامداری و کشاورزی بوده و احیای قنات و بازگشت شریان زندگی نیز امری ضروری است.

آنچه دراین‌بین باید یاداور شد این است که خراسان جنوبی از اعماق کویر تا مرز افغانستان شاهد وجود روستاهای متعدد است که این روزها روستانشینان با خشکسالی بی‌سابقه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

 روستاهایی که روزگاری مولد و محور اقتصاد بودند حالا رفته‌رفته از سکنه خالی می‌شوند و کشاورزانی که بیلشان زمین‌ها را شخم می‌زد، حالا به کارگرانی تبدیل می‌شوند که روزمزد به کار گرفته شده و روزگار می‌گذرانند.

توجه به روستاها و رفع حداقل مشکلات روستاییان می‌تواند بسیاری از گره‌ها را بگشاید. بی‌شک خاموش‌شدن چراغ روستاها و افزایش حاشیه‌نشینی معضلات بیشتری را حاصل خواهد شد که تنها نیم‌نگاهی از سوی مسئولان به روستانشینان می‌تواند بازدارنده این امر شود.