آیا هر روز صبح که برای رفتن به سر کار بیدار میشوید احساس عذابی الیم میکنید؟ آیا اغلب اوقات از خود و زندگیتان متنفر هستید؟ آیا ترجیح میدهید که دندانهایتان را بدون بیحسی یکی یکی بکشند اما دیگر سر این کار نروید؟ اگر واقعا پاسخ شما به این پرسشها مثبت است، کاملا واضح است که از شغل خود متنفر هستید و باید تمام تلاش خود را بکنید تا بتوانید نامهی استعفای خود را روی میز رییس بگذارید.
نکته اینجا است که خیلی از ما به سادگی نمیتوانیم شغلی که از آن نفرت داریم را ترک کنیم؛ چرا که صورت حسابهایی داریم که باید به موقع پرداخت شوند. پس چه باید بکنیم؟
چرا استعفا کردن سخت است و ماندن در آن شغل سختتر؟
نق و نالهی همیشگی دربارهی شغلتان نه تنها خودتان را اذیت میکند بلکه اطرافیانتان را هم کلافه خواهد کرد. این که به یک وضعیت غلط شناخته شده بچسبیم و از امتحان کردن یک وضعیت ناشناخته صرف نظر کنیم، فلسفهی فکری خوبی نیست.
اگر شما از شغل خود متنفر هستید، احتمالا کارآیی خوبی از خود در آن نشان نخواهید داد و خود را آمادهی یک سقوط بزرگ میکنید. طبیعتا شرایط به سمتی پیش میرود که برای شما غیر قابل تحمل شود. بنابراین خود را به آب و آتش میزنید تا از این وضعیت خلاص شوید. این موارد ۵ دلیل شایعی هستند که افراد با وجود تنفر از شغل خود باز هم در آن ادامه میدهند:
ترس از امتحان کردن شرایط جدید
یکی از دلایل اصلی که افراد به شغلی که از آن نفرت دارند میچسبند، این است که از امتحان کردن شرایط جدید واهمه دارند. این مسئله در خصوص کسانی که در شرف بازنشستگی هستند یا زنانی که پس از استراحت زایمان به کار برگشتهاند یا حتی کارمندانی که مدت زمان طولانی در یک شرکت یا سازمان کار کردهاند، شدت بیشتری دارد.
نگرانیهای مالی
بله! هزینههای زندگی، صورتحسابهای پرداخت نشده و افزایش بدهکاریها میتواند هر کسی را بترساند! از این رو اوضاع خراب مالی شما با بیکار شدن بدتر خواهد شد و به همین دلیل، مردم نمیتوانند شغل مزخرف خود را، حداقل بلافاصله کنار بگذارند.
رکود در بازار کار
گاهی اوقات شما در شغل غیر دلخواهتان باقی میمانید، چرا که شغل خوب چندانی در اطراف شما وجود ندارد. به طوری که با ارزیابی آگهیهای کار در روزنامهها و سایتها به این نتیجه میرسید که ترک کار فعلی سرانجامی جز بیکاری نخواهد داشت.
با بدبختی کنار آمدن
شما از کار خود تنفر دارید. خب که چه؟ خیلی از مردم دنیا هم همین حس را دارند. شما بخشی از زندگی خود را دوست ندارید و مجبور هم نیستید که دوست داشته باشید! پس اگر شغل فعلی شما باعث میشود که خانوادهتان زندگی راحتی داشته باشند، پس تن دادن به این شرایط ارزش این فداکاری را دارد. واقعا همین طور است؟
همهی شغلها مثل هم هستند
در نهایت، آخرین بهانه برای ماندن در یک کار عذاب آور این است که تمام شغلهای جهان بد هستند و با عوض کردن یک شغل، نوع بدبختی خود را عوض کردهاید. کارفرمایان بد، همکاران حسود و حجم کاری به اندازهی کل جهان در همهی کارها وجود دارد... در حالی که این طور نیست.
پس واقعا چه باید کرد؟ «هیچ کاری نکردن» انتخاب خوبی نیست
شما از شغل فعلی خود تنفر دارید. اگر همچنان پای خواندن این مقاله نشستهاید یعنی این که کار شما از تنفر گذشته است و شما به مرحلهی بیزاری و تهوع رسیدهاید! مشکل اینجا است که شما از شغل خود تنفر دارید، اما هیچ اقدامی برای تغییر شرایط نمیکنید که این حالت نه برای شما و نه برای شغل و آیندهتان گزینهی مطلوبی نیست.
همان طور که قبلا گفتیم، در کاری که از آن لذت نمیبرید مطمئنا خوب نخواهید بود؛ چرا که در آن تعلل خواهید کرد، از مسئولیتهای اضافی فرار میکنید و اساسا تمام روز خود را به ناله و شکایت میگذرانید و نسبت به رییس و همکارانتان احساس خشم دارید. از طرفی اگر بدخلقیهای شما به گوش رییستان برسد به زودی از همین شغل هم اخراج خواهید شد.
اوضاع را ارزیابی کنید و دست به اقدامات سازنده بزنید
مایا انجلو، شاعر و نمایشنامه نویس معروف آمریکایی در جایی گفته است:
اگر چیزی را دوست ندارید، تغییرش بدهید؛ اگر نمیتوانید آن را تغییر دهید، نگرش خود را عوض کنید.
به طور کلی دو کار میتوانید انجام دهید: یا کار خود و حداقل چیزهایی که در مورد کار خود دوست دارید را تغییر دهید؛ یا این که نگاهتان را عوض کنید.
۱. آیا مسئله شغل است یا شما؟
معمولا ناراضی بودن از یک کار یا حرفه منشأ بیرونی دارد؛ اما احتمال آن هم وجود دارد که این نفرت از درون شما سرچشمه بگیرد. آیا شما به طور کلی از زندگی خود نفرت داشته و ناراضی هستید؟ یا نفرت شما فقط از شغلتان است؟ اگر در کل از زندگی خود ناراضی هستید اقدام به تغییرات کوچک روزمره کنید تا احساس رضایت بیشتری در شما شکل بگیرد.
۲. از کدام وجه شغل خود متنفر هستید؟
اولین اقدامی که پس از تنفر از شغل خود باید پیدا کنید، کشف کردن بخش آزار دهندهی آن است. آیا مشکل شما رییس بد اخلاقتان است؟ آیا مشکل پوزخندهای همکاران یا جو رقابتی کار است؟ آیا مسئولیتهای جدیدی اضافه شده که از عهدهی آنها بر نمیآیید؟ آیا حجم کار شما به طور ناگهانی کم یا زیاد شده است؟ آیا سمت کاری شما تغییر کرده است؟
فهرستی از مزایا و معایب شغل فعلی خود تهیه کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد که مشکل را طبقهبندی کنید و مطمئن شوید که در شغل بعدی خود با چه مواردی نمیخواهید رو در رو شوید.
۳. در مورد مشکلات خود با رییستان صحبت کنید
گاهی اوقات رییسها تنها دلیلی هستند که از کار متنفر هستید. با این که بعضی مواقع آنها بخش آزار دهندهی کار بوده اما به خاطر داشته باشید آنها هم مانند شما انسان هستند. با رییس خود صحبت کنید و علت نارضایتیتان را با او عنوان کنید. این امکان وجود دارد که مشکل یا حداقل بخشی از آن حل شود و به یک توافق برسید.
۴. جز در موارد غیر قابل تحمل استعفا ندهید
اگر هنوز شغل فعلیتان آزارتان نمیدهد و هنوز کمک میکند که زندگی آبرومندانهای داشته باشید، استعفا گزینهی خوبی نیست. به خصوص اگر شغل بعدی شما قطعی نشده باشد. بیکار بودن باعث از دست رفتن درآمد شما میشود و باعث میشود که خود را یک فرد تسلیم شده تلقی کنید.
اگر مجبور به ترک کار هستید، مطمئن شوید که گزینهی حتمی برای کار مجدد دارید که شغل دلخواه شما است و کم و کاستهای شغل فعلی را ندارد.
۵. همیشه یک نیروی کار خوب باشد
مواقعی پیش میآید که از شغل خود متنفر هستید، اما از آن استعفا نمیدهید. با این حال، تنفر از شغل به شما مجوز نمیدهد که درست کار نکنید! بنابراین همچنان از کار خود متنفر باشید، اما آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
۶. سعی کنید نیمهی روشن را ببینید
شما نمیتوانید از تمام جنبههای شغل خود متنفر باشید. میتوانید؟ بنابراین اگر در شغلی گیر کردهاید که از آن نفرت دارید تلاش کنید که نکات دوست داشتنیاش را هم پیدا کنید و فقط بر روی موارد منفی آن تمرکز نکنید. به آینده فکرکنید. ممکن است از شغل فعلی خود حالتان به هم بخورد، اما این شغل میتواند نقش یک پله را ایفا کند و شما را به اهداف والای شغلیتان برساند.
۷. احساسات بد خود را با دیگران تقسیم نکنید
حقیقت این است که هیچ کس در محیط کار حوصلهی شنیدن گلههای شما را ندارد. با شکایت و ناله و زاری فقط دوستان و اطرافیانتان را از پیرامون خود پراکنده خواهید کرد. بنابراین، وجههی خود را در صحنه حفظ کنید تا گزینهی دیگری برای شما فراهم شود.
با این حال، چنان چه نارضایتی از شغلتان تاثیر بدی در زندگیتان گذاشته است، شاید چارهای جز استعفا نداشته باشید؛ با این حال همیشه برای ترک شغل یک استراتژی خروج خوب تعریف کنید. از طرفی تا زمانی که در شغل فعلی هستید تحمل کنید و مطمئن باشید: این نیز بگذرد!
شب یلدا
#کریسمس
#آشپزی
#خراسان جنوبی