سرویس فرهنگی و هنری

مرور دلایل ناکامی فصل هشتم سریال مردگان متحرک

مرور دلایل ناکامی فصل هشتم سریال مردگان متحرک

 بی‌تردید سریال واکینگ دد در شمار محبوب‌ترین سریال‌های سال‌های اخیر دنیای سرگرمی سازی است که توسط شبکه AMC و با الهام از مجموعه کمیک بوکی به همین نام، اثر «رابرت کرکمن» ساخته شد. دستمایه اصلی کار همان ماجرای انتشار ویروسی ناشناخته و تبدیل شدن انسان‌ها به زامبی‌های همیشه گرسنه‌ای است که جز به دریدن، جویدن و پاره پاره کردن به چیز دیگری نمی‌اندیشند. آنها بی هدف این سو و آن سو رفته و در مسیر خود مرگ و ویرانی به جای می‌گذارند. اما درست در بحبوحه‌ی حضور آنها، زندگی انسان‌ها با تمامی مشکلات و دردسرهای حضور در دنیای آخرالزمانی در جریان است. انسان‌هایی که هنوز به مردگانی متحرک بدل نشده، اما برای نجات خود و عزیزان‌شان گاهی از تبدیل شدن به هیولا ابایی ندارند.

فصل اول این سریال به زندگی افسر پلیسی به نام «ریک گرایمز» با بازی «اندرو لینکلن» می‌پرداخت که بعد از بیرون آمدن از کمایی چند ماهه درمی‌یابد که جهان در مدت بیهوشی او زیر و رو شده و اکنون مردگان بر گوشه و کنارش حکمفرمایی می‌کنند. او به جستجوی همسر و پسرش می‌رود؛ در سفری سرشار از صحنه‌های تکان دهنده و وقایع ناگوار. به هر حال این سفر سرانجام خانواده را دوبار دور هم جمع می‌کند. اما اکنون ریک باید آماده پذیرش نقش بزرگ‌تری باشد و آن رهبری گروهی است که بسته به اتفاقات هر فصل کم و زیاد شده و هر کدام هم ماجراهای خاص خود را دارند.

این شروع موفقیت این سریال در نزد مخاطبان بود، زمانی که آمارها روندی رو به رشد را به نمایش گذاشته و پرچم‌های افتخار همچنان در اهتزاز بودند. اما داستان این سریال موفق نیز رفته رفته با گذشت هر فصل و حوادثی یکنواخت به ورطه‌ی تکراری خسته کننده افتاد که صدای طرفداران را نیز درآورد. اینجا بود که کارگردان دست به دامن مرگ و میر بیشتر شد. حال شخصیت‌های محبوب با سرعت بیشتری یکی بعد از دیگر کشته شده یا دست کم با مرگی جعلی برای مدتی بینندگان را در بیم و امید نگاه می‌داشتند. این مسئله شاید در یک برهه جوابگو بود، اما رفته رفته به چالش بزرگ تیم سازنده مبدل شد. چالشی که اکنون پس لرزه‌های فصل هشتم را مبدل به فصلی ناامید کننده کرده است. 

پایین‌ترین رکورد ثبت شده در تاریخ پخش این سریال!

 

شبکه AMC از تمامی امکانات موجود استفاده کرده و به سختی تلاش کرد تا دیگر بار مخاطبان خود را متقاعد کند که فصل هشتم سریال مردگان متحرک همچنان تمامی المان‌های مهم برای جلب توجه مخاطب را مد نظر قرار داده و اثری جذاب و تماشاگر پسند است. اما بعد از نمایش فصل هفتم و آن حال و هوای دلسردکننده‌اش، بعید به نظر می‌رسید حتی کشت و کشتارهای بیشتر هم بتواند طرفداران سریال را راضی کرده و آنها را دوباره مجذوب این سریال کند.

مقاله مرتبط: نگاهی به آمارهای ناامید کننده سریال مردگان متحرک

قسمت اول فصل هشتم با عنوان «بخشش» کمترین تعداد بیننده قسمت‌های اول این سریال از فصل سوم تاکنون را به خود اختصاص داد. این درحالی بود که این قسمت نه تنها طولانی‌ترین افتتاحیه تاریخ پخش این سریال، که در عین حال صدمین قسمت این مجموعه بود. این ریزش چشمگیر مخاطب حتی زنگ خطری بزرگ‌تر را نیز برای تهیه کنندگان سریال به صدا درآورد؛ چرا که وقتی حتی مشتری علاقه‌ای به تماشای کالای ارائه شده ندارد، اوضاع خوبی در انتظار فروشنده نیست. و واقعیت این است که بخشی از طرفداران سابق این مجموعه رفته رفته توجه و اشتیاق خود برای تماشای مجدد آن از دست داده و حتی میلی به دنبال کردن سرنوشت شخصیت‌های محبوب خود نداشتند.

البته متأسفانه این آمارها همچنان تا پایان این فصل نیز پابرجا مانده و حتی تلاش‌های کارگردان با ایده‌های غافلگیر کننده، حتی خشم شماری از بینندگان را نیز برانگیخته و اوضاع را به مراتب بدتر هم کرد.

کاهش چشمگیر و ریزش بالای مخاطبان فصل هشتم

از سوی دیگر قرار بود این جنگ تمام عیار که بین ریک و همراهانش از یک سو و نیگان و دار و دسته‌اش از سوی دیگر برپا شده، مخاطب را متقاعد کند که اتفاقات مهیجی در شرف وقوع است که تماشای‌شان خالی از لطف نیست. اما در مقابل، قسمت ۶ این فصل از سریال به نام «The Big Scary U» حتی پایین‌ترین مخاطب را در طول ۶ سال گذشته به خود اختصاص داده و در نهایت قسمت هشتم و میان فصل این مجموعه با عنوان «How It’s Gotta Be» نیز با رکورد کم‌ترین میزان مخاطب در طول تاریخ پخش این سریال خبرساز شد. این مسئله در حالی بود که این قسمت حاوی شوکی بزرگ برای بسیاری از علاقمندان واکینگ دد بوده و بسیاری را بهت زده کرد.

مقاله مرتبط: سریال مردگان متحرک: فصل هشتم و نفرت بیشتر بینندگان از نیگان!

بسیاری حضور شخصیت نیگان را عامل اصلی و مهم ریزش مخاطبان سریال مردگان متحرک معرفی می‌کنند، اما این مسئله حقیقت ندارد. دست کم با توجه به نکات دیگری که دست به دست هم داده و باعث فاصله گرفتن این مجموعه از روزهای اوجش شده است.

آیا لوکیشن‌ و اتفاقات فراوان به تمامیت کار لطمه زده است؟

به هر حال نمی‌توان به سادگی از کنار این نکته گذشت که فصل هفتم سریال واکینگ دد در مسیری بزرگ قدم نهاده و حقیقتاً بینندگان را غافلگیر کرد. معرفی شخصیتی همچون نیگان که در ادامه به شخصیت مرکزی سریال تبدیل شد، به نوعی ریسکی بزرگ برای دست اندرکاران این مجموعه بود. شخصیتی که به نظر می‌رسد در عین حال یکی از دلایل ناکامی آنها در جلب توجه بینندگان نیز بوده است.

با توجه به روند اتفاقات رخ داده در فصل هفتم، بسیاری منتظر بودند که در فصل هشتم رنج تحمل شرایط سخت به پایان رسیده و گناهکاران به کیفر اعمال خود برسند. طرفداران به نوعی تمایل داشتند صحنه‌های اکشن و پر زد و خورد بیشتری را تماشا کنند که البته به شیوه‌ای کاملاً متفاوت هم به این خواست خود دست پیدا کردند. در نیم فصل نخست سریال شاهد صحنه‌های درگیری متعددی در تمامی مکان‌های معروف و شناخته شده داستان بودیم؛ به طوری که شاید حتی از میزان مورد نیاز هم بیشتر به نظر می‌رسید.

از سوی دیگر شاهد فلش بک، فلش فورواردهای متعددی حول شخصیت ریک بودیم که هم حالتی تعلیق آمیز داشته و هم مخاطب را در پیش‌بینی عاقبت این جنگ سردرگم می‌کرد و در نهایت متأسفانه در پایان نیم فصل سریال به بسیاری از پرسش‌های شکل گرفته شده در ذهن تماشاگران پاسخی  قانع کننده داده نشد.

مرگ کارل بیش از جذب مخاطب، به محبوبیت سریال لطمه زد

در میانه‌ی فصل هشتم بینندگان به شکلی غافلگیر کننده پی بردند که کارل جوان توسط زامبی‌ها گاز گرفته شده است. در همین حین نیم فصل سریال به پایان رسید؛ در حالی که اگرچه کارل هنوز زنده بود و نفس می‌کشید اما همه می‌دانستند که دیر یا زود شاهد مرگ نابهنگام او خواهند بود. این امر یکی از بزرگ‌ترین انحرافات سریال از کامیک بوک اصلی داستان بوده و حقیقتاً بینندگان را شوکه کرد. به خصوص این مسئله از آن جهت مهم به نظر می‌رسد که این سریال به تازگی پیرامون وجود رگه‌های از افکار نیهیلیستی و پوچ گرایانه مورد انتقاد قرار گرفته است.

این مسئله از سوی دیگر خشم شدید بینندگان را شعله‌ور کرد که بازتابی گسترده در شبکه‌های اجتماعی داشته و حتی در نهایت باعث شد تا طرفداران به دنبال جمع آوری امضا برای طوماری باشند که از شبکه AMC می‌خواست کارگردان اسکات گیمپل را از ادامه پروژه ساخت این سریال کنار گذاشته و او را اخراج کند.

و البته این مسئله باز هم تنها دلیل کاهش شدید و ریزش مخاطبان این سریال نیست.

اما در نهایت این مرگ تنها دلیل عدم موفقیت فصل هشتم این سریال نیست

خیلی راحت است وقتی مردم می‌پرسند چرا سریال مجبوب واکینگ دد به چنین سرانجام دچار شده و این چنین از شهرت و محبوبیتش کاسته شده است، تنها به مرگ کارل اشاره کنیم. اما نمی‌توان تمام تقصیرها را به گردن این تصمیم عجیب انداخت؛ چرا که باز هم اشکالات دیگری در این میان وجود دارند و واقعیت این است که برطبق نظرسنجی‌های موجود این سریال محبوب AMC، از مدت‌ها قبل حال و هوای سابق خود را از دست داده و دیگر آن نشاط و سرزندگی را ندارد.

بعضی می‌گویند قطار ناکامی‌های این سریال از فصل گذشته و حضور نیگان به راه افتاد، عده‌ای حتی به ماجراهای فصل ششم و جعل مرگ گلن اشاره می‌کنند؛ چرا که به نظر می‌رسد اکنون تنها پرسش مطرح برای کارگردان این است که نفر بعدی که قرار است کشته شود کیست؟ و همین مسئله باعث شده که این سریال دیگر نتواند روایتی در هم پیچیده و مجذوب کننده را بازگو کند.

تنها در مدتی کوتاه تعداد زیادی از قهرمانان محبوب جان خود را از دست دادند

همه علاقمندان و طرفداران پروپا قرص این سریال به خوبی از خطراتی که شخصیت‌های محبوب‌شان را تهدید می‌کند اطلاع داشته و می‌دانند که سایه مرگ روی سر همه، صرفنظر از جایگاه و توانایی‌های‌شان گسترده شده است. در نمایشی که مملو از حضور بی‌شمار زامبی‌های گرسنه و قاتلان روانپریش است، هیچ کس در امان نیست. اما در فصول اخیر، مردگان متحرک بیش از حد تحمل تماشاگران دست به قتل عام شخصیت‌های محبوب سریال زد که دیگر به نوعی حالتی ناخوشایند و نفرت انگیز به خود گرفت. درست است که نمی‌شود همه شخصیت‌ها را تا پایان داستان در کنار خود داشت، ولی به هر حال از دست دادن شخصیت‌های محبوب آن هم با این سرعت و شدت باعث دلسردی بسیاری از طرفداران شد.

مرگ نابهنگام هرشل در فصل چهارم بسیار سخت بود؛ چرا که او بارقه‌ای از امید به آینده را به سریال آورده بود و حضور گرمش در هر صحنه بیننده را به سرنوشت این جهان امیدوار می‌کرد. به دنبال هرشل در فصل بعدی شاهد مرگ باب، بث و تایریس بودیم که هر کدام به هر حال طرفدارانی داشتند که در سوگ مرگ آنها دچار غم و اندوه شوند.

مقاله مرتبط: ۱۱ مرگ دلخراش سریال مردگان متحرک کدامند؟

اما غافلگیری اصلی در افتتاحیه فصل هفتم رخ داد؛ وقتی که نیگان همزمان دو شخصیت محبوب گلن و آبراهام را به طرزی وحشیانه کشت؛ به خصوص گلن که ظاهراً در قلب‌های بسیاری از طرفداران جایگاهی والا داشت. و این دیگر حقیقتاً نوعی زیاده‌روی بی‌دلیل بود. بله ما متوجه عمق خشونت در دنیای آخر الزمانی هستیم، اما عادت کشتن شخصیت‌های اصلی در این سریال گاهی دیگر احساسات و عواطف بینندگان را بیش از اندازه به بازی گرفته و نفرت انگیز می‌نماید.

و شناخت همین احساسات به جوش آمده است که شاید به درک بهتر این مسئله کمک کند که چرا بسیاری از دنبال کردن این مجموعه انصراف داده و عطای داستان را به لقایش بخشیدند.

خلاقیت تیم سازنده گاهی ناخواسته به ماهیت سریال و علاقه مخاطبان صدمه زده است

اگر شما هم در زمره‌ی علاقمندان سریال مردگان متحرک باشید متوجه فراز و فرودهای بسیار این سریال شده‌اید. قسمت‌های که یکی بعد از دیگری پخش می‌شد بی آنکه هیچ اتفاق خاصی رخ دهد و ناگهان شاهد انفجاری از درام و اکشن بودیم که گاهی دیوانه کننده به نظر می‌رسید. در بسیاری از مواقع این صحنه‌های پرهیجان، نفسگیر و مجذوب کننده بودند. اما گاهی گویی سررشته امور از هم پاشیده و رفته رفته مخاطب را خسته و دلزده می‌کرد.

البته در این میان نباید نقش چشمگیر خلاقیت تیم سازنده این مجموعه را دست کم گرفت که به شیوه خود آتش اشتیاق مخاطبان را همواره گرم نگه می‌داشتند. آنها در مصاحبه‌های متعدد شرکت کرده و پیرامون دیگر مرگ‌های شوکه کننده صحبت می‌کردند و گاهی حتی با اخبار جعلی مخاطبان را غافلگیر می‌کردند. به همین خاطر آنها ناخواسته این مجموعه را تنها جایی برای نمایش لحظات بزرگ معرفی کردند و در نهایت بی آنکه بخواهند هم به بینندگان و هم به کلیت مجموعه صدمه زدند.

باید به تماشاگران انگیزه‌هایی جدید داد تا مشتاقانه داستان را دنبال کنند

وقتی این سریال شروع شد، طرفداران حقیقتاً مجذوب این درام آخرالزمانی و شخصیت‌های رو به رشد آن شدند. این روزها اما به نظر می‌رسد آن تعادل اولیه در میان هیاهوی کشت و کشتار و انتقام جویی‌ها به دست فراموشی سپرده شده است. مسلماً این امر بسیار سخت است که یک مجموعه تلویزیونی را از ابتدا تا به انتها در مسیری مستقیم و رو به رشد ادامه داد و خواهی نخواهی این غم‌های پایان ناپذیر اوضاع را حتی بدتر هم کرده‌اند.

اگر تیم سازنده واقعاً تمایل دارد سریال را از ورطه‌ی افتادن به دام تکرارهای خسته کننده رهانیده و مجدداً به دوران اوج خود بازگرداند، به راستی نیازمند بازنگری مجدد در روایت داستانی و شخصیت پردازی خود است. بهتر است دیگر تنها به بار کوتاه مدت شوک‌های یکباره و مرگ‌های دلخراش بسنده نکرده و در عوض در کنار مرگ که جزء لاینفک این جهان است، چیزهای ارزشمند دیگری هم به مخاطبان خود عرضه کند تا همچنان مشتاقانه به تماشای این سریال بنشینند.

مقاله مرتبط: زمان پخش و وقایع احتمالی فصل ۹ سریال مردگان متحرک

در نهایت نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که این سریال و شخصیت‌هایش اکنون سال‌هاست بخشی از زندگی بسیاری از علاقمندان شده و آنها را مشتاقانه به دنبال خود کشیده‌اند. نمی‌توان به سادگی از کنار این پرسش گذشت که قرار است بالاخره سرنوشت ریک و گروهش به کجا ختم شود؟ کی و چگونه این آخرالزمان خون‌بار و جدال هر روزه‌ی مرگ و زندگی به پایان رسیده و دنیا سرانجام چگونه خواهد بود؟

امیدوارم حضور «آنجلا کانگ» خونی تازه به کالبد رو به نابودی این سریال دمیده و مجدداً شاهد اقبال مخاطبان به این سریال باشیم. نظر شما چیست؟ حال و روز این روزهای این سریال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

۷۲۴پرس در شبکه‌های اجتماعی

برای اطلاع از آخرین اخبار و مقالات سایت، ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید