در عکاسی کردن از مناظر و طبیعت، باید به نکات متعددی توجه داشت. نکاتی که گاه انجام آنها نیازمند مطالعه و صرف وقت و انرژی بسیاری است. عکاسی که این بار با مرور آثارش همراه شما هستیم در کنار ذوق و سلیقه، از پشتکار خوبی نیز برخوردار بوده و به همین دلیل موفق به ثبت تصاویری دیدنی از امواجی مهآلود شده است.
در طول هشت سال گذشته «نیک اشتنبرگ» (Nick Steinberg) مجذوب دنیای مهآلود پیرامون خود شده است. شب و روز این عکاس با این فکر کردن به ارائهی سبکی متفاوت برای عکاسی از این پدیدهی طبیعی و جذاب میگذرد. او دائماً در حال چک کردن لوازم عکاسی، کامپیوتر، ماهواره و البته تماشای برنامههای هواشناسی است، کاری که به او کمک میکند زمان مناسب برای بیدار شدن و حرکت به سوی مقصدی که سوژهی بعدی انتظارش را میکشد را دانسته و برنامه ریزیهای لازم را انجام دهد. او حتی عضو گروه کوچک بیست نفرهای است که خود را "Fogaholics" مینامند و معمولاً گرد هم جمع شده و در مورد دلمشغولی مشترکشان یعنی مه صحبت کرده و ایدهها و دانستههای خود را با یکدیگر در میان میگذارند.
اما نیک در بررسیهای جدید خود در مناطق اطراف نکتهای جالب و سرگرم کننده را کشف کرد. او متوجه شد که در طول ماههای گرم تابستان، زمانی که مه به خاطر گرمای هوا در ارتفاعات بالاتری شکل میگیرد، مناطقه اطراف خلیج سنفرنسیسکو دیگر از دیدی مناسب برخوردار نیستند، چرا که ارتفاع مه بالاتر از میزان مورد انتظار است، به طوری که خیلی اوقات ارتفاع مه حتی فراتر از پل «گلدن گیت» میرود. از سوی دیگر او دریافت که این پردهی ضخیم مه از سمت اقیانوس اطلس به سمت سواحل حرکت میکند و از این رو خطوط ساحلی این منطقه نیز دیگر برای عکاسی مناسب نیستند. در نتیجه تنها چارهی پیش روی او، انتخاب نقطهای بلندتر بود که از نظر او «قلّه تَمَلپِیس» (Tamalpais) گزینهی مناسبی بود.
این قلّهی مرتفع به او اجازه میداد که از فراز به همه چیز بنگرد، به طوری که او به صورت استعاری این مکان را بهشتی بر فراز زمین توصیف میکند که میتوان از آنجا به همه چیز مسلط بود، گویی بر فراز دنیا ایستادهاید. البته اگر کمی از اغراق کردن فاصله بگیریم شاید بهتر است بگوییم که با ایستادن بر فراز این قلّه، گویی از درون یک هواپیما و از میان ابرها به دنیای زیر پایتان نگاه میکنید. او در طول صدها سفری که برای عکاسی به این قلّه داشت، دریافت که مه هنگام پیچ و تاب و حرکت کردن روی زمین به ویژه زمانی که از تراکم خوبی برخوردار باشد، شبه به امواج دریا است. اینجا بود که واژهی «امواج مه آلود» به ذهن این عکاس خطور کرد چرا که این سریدن لغزان مه، او را به یاد امواچ خروشان اقیانوس میانداخت.
او حین امتحان کردن سرعتهای مختلف شاتر دوربینش، دریافت که میتوان این امواج را لحظهای در قاب تصویر منجمد کرده و حتی به آنها حالتی نرم و لغزانتر بخشید. نیک میگوید که تمام این کارها را با دوربین خود انجام میدهد و نیازی به ویرایش عکش و استفاده از برنامه فوتوشاپ نمیبیند. او برای کار خود از فیلترهای تیره استفاده میکند که به نام "ND" یا فیلترهایی با تراکم خنثی استفاده میکند که حالتی شبیه به عکاسی در شب را القا میکند، او در عین حال از سرعت شاتر طولانیتری برای عکاسی از مه بهره برده است. این دو روش به او کمک میکنند تا افکتهای نرم و روانتری را به تصاویر ثبت شده بدهد. گاهی اوقات هر عکس بسته به سرعت موج مورد نظر، تا دو دقیقه زمان نیاز دارد.
در مجموع او معتقد است که عکاسی کردن از مه همچون یک پروژهی تحقیقاتی بوده که نیازمند صبر و بردباری بسیاری است، در عین حال شما باید در مقام یک عکاس خبره، از آمادگی و اطلاعات کافی نیز برخوردار باشید و البته احاطهی شما به وضعیت محیطی که قصد عکاسی کردن در آنجا را دارید نیز، دیگر نکتهی ضروری است که باید مد نظرتان قرار داشته باشد. اما در نهایت «نیک اشتنبرگ» معتقد است که تمامی این زحمات و سختکوشیها ارزشش را دارد، چرا که عکاسی از فراز این قلّه همچون تماشای چیزی فراتر از رویاها است.
در ادامه از شما دعوت میکنیم نگاهی به ماحصل کار این عکاس خوش ذوق داشته باشید.
شب یلدا
#کریسمس
#آشپزی
#خراسان جنوبی