فرش دستباف، یکی از مهمترین میراث هنری و صنعتی ایران، امروز با چالشهایی چون ضعف مدیریت، بیتوجهی به نیروی متخصص و رکود بازار روبهرو است. آیا این صنعت، که روزگاری در سراسر جهان شناخته شده بود، میتواند دوباره به دوران شکوه خود بازگردد؟ این گزارش نگاهی دارد به وضعیت فرش ایرانی و راهکارهای احیای آن.
به گزارش ۷۲۴پرس، هنوز صداهای "سر جلو"، "تا به جا" و صدای پاکی بر تاروپود فرشی که بر سرِ دار قالیبافی کارگاهی در یکی از روستاهای خراسان جنوبی فرود میآید، در گوش همه استادکاران زمزمه میشود. صدایی که اگرچه در بسیاری از مناطق خاموش شده و گرد رکود بر آن نشسته؛ اما هنوز منتظر فریادی از جنس سرور و شادی است.
فرش ایرانی و بهخصوص فرش خراسان جنوبی از نظر هنری، فرهنگی و صنعتی قدمتی بهاندازه تاریخ و تمدن دارد که میتواند بهخوبی فرهنگ و هنر ایرانی را معرفی کند، فرهنگی که هیچ کالایی قادر به رقابت با آن نیست. فرش دستباف در مقایسه با فرش ماشینی ارزش هنری و قیمتی بالاتر دارد که حاصل دسترنج بافندگانی هنرمند اما کمبهره است. حالا این صنعت دست به توجه بیشتری نیاز دارد.
محمد صمیمی اول در گفتوگو با ۷۲۴پرس به مناسبت روز صنایعدستی و فرش، با بیان اینکه برخی تولیدات که جنبه صادراتی دارند، میبایست هم از منظر تجارت خارجی ارزیابی و بازاریابی گردند و هم شرایط فنی و نیازمندیهای داخلی تولید، بررسی شوند، گفت: «فرش دستباف از جمله کالاهای هنری و صنایعدستی ایران است که صادراتی بودن از خصیصه مهم آن است. فرش دستباف از رشتههای هزاره و باستانی ایران است که نزدیک به ۲۶۰۰ سال پیشینه مستند دارد. این موضوع سبب شده زیرساخت محکم و قوی از سوی هنروران این رشته در ایران ایجاد شود بهنحویکه بزرگترین بحرانهای اقتصادی یا سیاسی نتوانسته این زیرساخت را نابود کند».
این طراح و پژوهشگر فرش به بررسی تخصصیتر، امور فنی و داخلی تولید فرش دستباف پرداخت و اظهار کرد: «اهمیت زیرساخت محکم فرش جایی روشن میشود که حتی در زمانهای بحران و تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی، این هنر قادر خواهد بود در صورت حصول شرایط لازم، سریعاً خود را بازسازی کند؛ به طور خلاصه میتوان دو اراده را در مدیریت تولید فرش دستباف شاهد باشیم».
وی با بیان اینکه یک اراده بخش دولتی است که باتوجهبه ضرورتهای تقنینی، شامل تسهیلگری و پشتیبانی از هنروران تولید فرش دستباف است، افزود: «قطعاً بخش دولتی باید پایکار باشد و تمام ایدهها و برنامههای منتهی به پایداری، توسعه یا ترویج را راهبری کند؛ چراکه امروزه بدون حمایت دولتی، امکان راهبری صحیح فرش دستباف مقدور نیست و میتوان گفت وظایف حاکمیت از لوازم زیرساخت و در حقیقت مسیرسازی برای حرکت روبهجلوی این هنر صناعی است».
صمیمی اول در پاسخ به این سؤال که بخش دولتی چگونه میتواند این مساعدت را اثربخشتر و کارآمدتر کند، تصریح کرد: «همه واقفیم که بخش عمده قیمت فرش دستباف و سایر صنایعدستی ارزش افزوده و سود خالص بوده و حدود سه تا پنج درصد قیمت آن حاصل دخالت صنعت است؛ لذا هرگونه برنامهریزی برای پایداری یا توسعه آن قابلقبول و توجیهپذیر است».
آنچه در تار و پور فرش گم شد
وی با اشاره به اینکه شیوه خانگی بودن تولید فرش دستباف که راز مهم پایداری این رشته در هزاران سال گذشته بوده است، موضوع مغفولی است که برنامهریزان ما چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی آن را آنطور که باید باشد توجه نکردهاند، ادامه داد: «تولید خانگی امروزه به یک اصل مهم در اقتصاد جهانی بدل شده است و فرش دستباف و صنایعدستی ایرانی که هزاران سال است بهصورت خانگی تولید میشود، بهخوبی مدیریت و سازماندهی نشده است و پرواضح است که امکان ارتباط تکتک تولیدکنندگان فرش با متولیان دولتی و بالعکس آن مقدور نیست و از اسباب اطاله امور و کاهش عملکرد میشود».
این طراح فرش با بیان اینکه آنچه بهصورت قطع و یقین میتوان گفت این است که بخش دولتی در ایجاد، توسعه و توانمندسازی تشکلهای صنفی و زنجیرههای کسبوکار در حوزه فرش دستباف دچار ضعف عملکردی است، اظهار کرد: «این موضوع سبب شده است حقوق تولیدکنندگان اعم از بافنده یا صاحبکار، نقض یا مورد سوءاستفاده دلالان قرار گرفته و به سبب احساس خسران در تولیدکننده و نهایتاً دلسردی و رهاسازی تولید گردد؛ از سوی دیگر تشکلها، بسیار بیشتر از افراد قادر به تولید فرشهای ارزشمندتر و کنترل روشهای صحیح تولید بوده و با پشتیبانی از بافندگان پراکنده و ضعیف میتوانند ارزش ماحصل زحمات آنان را چندبرابر و شرایط عرضه و فروش بهتر تولیدات آنان را بهبود بخشند».
صمیمی با بیان اینکه پله ترقی فرش دستباف در دیدن تمامی هنروران دخیل در تولید آن است، افزود: «حضور رنگرزان، طراحان، ناظرین، مرمت کاران در شور و سرویس نهایی فرش کمتر دیده شده و موردحمایت قرار گرفته است. همه ما وقتی فرش زیبایی را میبینیم اولین چیزی که به زبان میآوریم، درود فرستادن به هنرمند فرشباف است درحالیکه در خلق این اثر ارزشمند، رنگرزان با رنگکردن فامهای زیبای نخ و طراح با پایهریزی و ترسیم نقوش زیبا و نقاشی الوان این نقوش مهمترین تأثیر را در تولید فرش دستباف داشتهاند».
وی با بیان اینکه آنچه متأسفانه امروزه سبب کاهش تنوع طرحها و نقشهای فرش و رویآوردن به طرحهای تکراری شده است، ندیدن این طراحان و خروج بیسروصدای آنان از این چرخه است، ادامه داد: «حال بخش دولتی به هر دلیلی چه نبود منابع انسانی یا نبود برنامهریز نتوانسته همه اجزا و اطراف فرش را اعم از هنروران و تشکلها را مدیریت کند و خلاصه مطلب میتوان ادعا کرد انرژی لازم برای دوام و بقای فرش دستباف تزریق نشده است و آنچه شاهد آن هستیم، مصرف این اندک سرمایه انسانی باقیمانده از نسل قبل است».
مهمترین دلیل ضعف سراسری در تولید فرش دستباف ایران
صمیمی با اشاره به نقش مهم بخش خصوصی، خاطرنشان کرد: «اکنون باید دید بخش خصوص که پهنه وسیع تولید فرش دستباف را شامل میشود چگونه بوده است. فرش دستباف هم از قواعد عمومی تولید و سرمایهگذاری جدا نبوده و آنچه واضح و قابلذکر است، اینکه تمامی بضاعت منابع انسانی این حوزه محدود به متخصصین تربیت شده در دهههای قبل هستند و بهندرت این بخش توانسته برای آینده خود نیروی متخصص یا بافنده ماهر تربیت کند. بهعبارتدیگر بخش خصوصی فرش دستباف مصرفکننده توان و انرژی موجود بوده است و شاید این مهمترین دلیل بر ضعف سراسری در تولید فرش دستباف ایران باشد».
وی با بیان اینکه آنچه امروزه گریبان فرش دستباف را گرفته است، بیشتر از تحریم و محدودیتهای صادراتی، کاهش شدید توان فنی و هنری است، بیان کرد: «بهروشنی میتوان دید امروزه دربهای نقاشخانههای فرش دستباف بسته شده. رنگرزهای امروزی دیگر پاسخگوی نیاز تولید فرش کشور نیستند. استادکار و ناظرین فرش دستباف به کمترین تعداد در سرانه تولید رسیدهاند، اما متأسفانه بخش خصوصی همچون رانندهای بیتوجه که صرفاً از خودروی خود برای رانندگی استفاده میکند تا جایی که خودرو کاملاً خراب شود و توجهی به رفع ایرادات ندارد، اکنون به خرابی خورده است».
عضو پیوسته انجمن علمی فرش ایران با بیان اینکه امروزه عمده بخش خصوصی تنها به مصرفکننده مواد اولیه تبدیل شده و توجه چندانی به تولیدات فاخر ندارد و اگر هم بخواهد فرش فاخر تولید کند نه طراحی در کناردستش دارد و نه مواد اولیه متناسب با ایده خود در اختیار دارد و نه بافنده موردنیاز برای عملیاتیسازی اندیشههای خود پیدا میکند چرا که هم او و هم سایر همکارانش و بافندگان فرش در طی این چند دهه اخیر بیتوجه به آینده این هنر صناعی فقط و فقط همچون کورههای آجرپزی در قالبهای معین و تکراری و محدود به امکانات فرش، تولید کردهاند و حال زمینوزمان بهجز خودش مقصر جلوه داده میشوند، تصریح کرد: «سؤال اینجاست که چرا فرشها مشتری ندارند؟ چرا ایرادات و اشکالات طراحی و نقشه زیاد شده؟ چرا فرشهای امروزی بیشتر معیوب از دار پایین میآیند؟ چرا تولید با استقبال مشتریان مواجه نمیشود؟ و دهها سؤال دیگر. اینها مسببهایی هستند که اتفاقاً سبب آنها خود بخش خصوصی بوده است».
وقتی طرح و نقش و بازارپسندی، فدای هزینه میشود
صمیمی با بیان اینکه عدم هزینه برای آموزش و توانمندسازی فرشبافان، عدم استقبال از نقشههای جدید به بهانه گرانبودن، چاپ و کپی آثار طراحان و بیکار کردن آنان، عدم استفاده از ناظرین کیفی به دلیل صرفهجویی در هزینه و دهها کوتاهی دیگر را شاهد بودهایم، افزود: «امروزه متأسفانه فرش دستباف با تمام قابلیتهای خود نمیتواند حتی به نیاز بازار داخلی پاسخ دهد چه رسد به بازار خارجی. چه بسیارند متقاضیهای داخلی خرید فرش که روزها در بازارهای فرش جستجو میکنند و نمیتوانند تولید متناسب با خواست خود چه از لحاظ طرح و رنگ و چه از لحاظ فنی را پیدا کنند و لاجرم بهسوی فرش ماشینی یا سایر مفروشها روی میآورند».
این طراح فرش با بیان اینکه این بخش خود را غیرمسئول در هزینهکرد تربیت نیروی ماهر میداند و همه نیازمندیهای خود را از بخش دولتی طلب میکند و نگاهش به بخش دولتی تصدیگرایانه هست نه مدیریت محور، تصریح کرد: «امروزه میبینیم در ایران، بخش عظیم عمران و ساختمان، بخش عظیم تولیدات الکترونیکی، بخش عظیم صنایع، خودش، خودش را به عظمت و پویایی رسانده است. خودش، خودش را بهروزرسانی و توسعه داده است. متولیان خصوصی تولید فرش دستباف اما اینگونه نبودهاند. آنها واقعاً در تقویت بخش خودشان کم گذاشتهاند، اما حال اگر قرار بر این باشد فرش دستباف وضعیت مطلوبتری پیدا کند چارهای ندارد همپا با برنامهریزان دولتی، سهم خود را ادا و کوششی چندبرابر گذشته برای بهبودی وضع موجود داشته باشد».
وی با بیان اینکه مشارکت فرشبافان در تولید و توانمندسازی آنان بسیار ضروری است، افزود: «ایجاد شبکه و توسعه زنجیرههای تولید باید بهضرورت دنبال شود. بافندهها میبایست پشتیبانی همهجانبه در مسائل فنی و هنری و تجاری را دارا باشند. باید جلوی بیهدف بافی و تولید فرشهای بیمشتری و تعدادی گرفته شود. بافنده و تولیدکننده نباید احساس کند فرش قرار است در خانه خودش پهن شود».
صمیمی با بیان اینکه تولیدکننده و بافنده نباید احساس کند مشتری فرش ناچار به خرید هر فرشی است، ادامه داد: «آنان باید بدانند فرش دستباف نیاز به ایدههای ماندگار و پسند چند نسلی دارند. فرش دستباف کالای مصرفی صرف مانند کفپوشها نیست که پسند آن یک نسلی باشد. انتظار و ماهیت فرش دستباف قابلیت پسند چند نسلی است و باید هزینه اقبال و موردتوجه قرارگرفتن را هم بافنده و تولیدکننده پرداخت کند».
مدلهای حقوقی مدرن جایگزین روشهای سنتی و قدیمی شود
وی با اشاره به اینکه چقدر دردآور است که با بازاری مواجه باشیم انبوه از فرش و بافنده برای فرش خود دنبال مشتری بگردد و مشتری در بازارها دربهدر دنبال طرح و نقش مورد دلخواه خود و هر دو مأیوس، اظهار کرد: «بخش دولتی باید در جایگاه مدیریت کلان، اجازه ندهد سواد فنی فرش دستباف و سایر هنرهای سنتی زیر چکمه مدرک آکادمیک بیش از این له و نابود شود. فرش دستباف قریب ۲۶۰۰ سال به دست افرادی توسعه داده شده که بعضاً نام خود را نمیتوانستند بنویسند؛ اما شاهکار خلق کردهاند. روزبهروز جلوههای بصری و هنری فقط باتکیهبر توان هنری و تجسمی رشد یافتهاند که ضروری است مدیریت دولتی فرش، بهویژه در استانها بازنگری و سواد فنی را که خود بدان بیتوجه بودهاند دوباره به چرخه بازگردانند».
این طراح فرش با بیان اینکه شبکههای تعاونی و مردمنهاد باید ایجاد و تبدیل به اصلیترین پویندگان استانی شوند. از سویی ایجاد ارتباط با پهنه وسیع مناطق شهری، روستایی و عشایری را که خود قادر به مدیریت مستقیم نیستند را به تشکلهای محلی بسپارند، تصریح کرد: «نیازمندیهای تقنینی از جمله تسهیل ثبت مالکیت معنوی، مقررات تولید و تجارت را باید با سرعت بیشتری به انجام رساند. بخش خصوصی فرش دستباف نیز همانند سایر بخشهای خصوصی که هزینه توسعه و تحقیق و اجرا را میپردازد، خود را مسئول مشارکت در تقویت و توسعهبخش ذیربط خود بداند و سطوح مشارکت و همکاری و بهرهمندی از مدلهای حقوقی مدرن را جایگزین روشهای سنتی و قدیمی بنماید تا مشکلات موجود با سرعت بیشتری مرتفع شود».
اسکار
#آشپزی
#خراسان جنوبی