فیلم آواتار در زمان پخش خود در سال ۲۰۰۹ به شدت مورد توجه قرار گرفته و تا مدتی عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را به خود اختصاص داده بود؛ امری که نوید بخش ساخت دنبالههای دیگری از این فیلم را میداد. اما با گذشت سالها این امید تاحدی کمرنگ شد تااینکه بالاخره اخبار خوبی از ساخت چندین دنباله دیگر فیلم آواتار به گوش رسید. به تازگی اولین دنباله با عنوان آواتار: راه آب اکران شد؛ اثری که باید آن را بازگشت شکوهمندان جیمز کامرون دانست.
به گزارش ۷۲۴پرس و به نقل از Guardian و Rogerebert، اکران دنباله جدید فیلم آواتار که به تازگی روانه پرده سینماها شد، با موفقیتی چشمگیری همراه بوده است. شاید بتوان برای توصیف این اثر جدید جیمز کامرون، کارگردان برجسته هالیوود از واژههایی همچون حیرتانگیز، مجذوب کننده، مهیج و شگفتانگیز استفاده کرد. بااینحال شاید حتی این کلمات هم قادر نباشند جذابیت این دنباله بیش از سه ساعته فیلم آواتار را به خوبی بیان کنند. شاید به نظر شما این زمان طولانی یکی از ایرادات این اثر باشد، ولی باور کنید داستان خیالانگیز این فیلم در کنار فناوریهای به کار رفته در ساخت آن میتواند شما را سرگرم کند، به شرط آنکه صبر و تحمل کنید. در ادامه این مطلب با ما در ۷۲۴پرس همراه باشید.
ذکر این نکته ضروری است که ممکن است بخشهایی از این مطلب داستان فیلم را اسپویل کند، پیشاپیش به این نکته توجه داشته باشید
البته به نظر میرسید این عقیده قالب بسیاری از کسانی باشد که تابهحال به تماشای این اثر نشستهاند. هرچند ظاهرا برخی از منتقدان هم نکاتی متفاوت را در این فیلم دیدهاند که آنها را تاحدی ناامید کرده است. به باور برخی، این فیلم که طولانیتر از فیلم اولیه آواتار است، به شکلی ناشیانه ساخته شده و شخصیتپردازی آن بسیار پیش پاافتاده است. هرچند همین منتقدان هم به سکانسهای اکشن درخشان و غافلگیرکننده به نمایش درآمده در فیلم آواتار: راه آب اذعان داشته و از این جهت این اثر را کاری قابل تأمل میدانند.
داستان این فیلم به چندین سال پس از اتفاقات فراموش نشدنی فیلم آواتار میپردازد. در دنیای دوردست پاندور، جیک سالی (سام ورثینگتون) به یکی از مردم بومی تبدیل شده است که با نیتیری (زویی سالدانا) خانوادهای تشکیل داده و درکنار دیگر افراد قبیله زندگی میکند. اما ظاهرا حرص و طمع سیریناپذیر مردم آسمان قرار است آرامش زندگی جیک را برهم بزند. آنها برای غارت منابع دوباره به پاندورا هجوم میآورند و جیک و دیگر افراد مجبور میشوند خانه را ترک کرده و به مجمعالجزایری دوردست سفر کنند که قبایل دیگری در آنجا زندگی میکنند. حالا این جنگل دوستان مجبور هستند شیوه زندگی قبلی خود را کنار گذاشته و روشی متفاوت را در پیش بگیرند و دراین مسیر مردم صخرهنشین راهنمای آنها هستند که از نظر ظاهر و رنگ پوست کمی متفاوتتر از آنها به نظر میرسند.
البته این همزیستی چندان هم کار سادهای نیست و همراهی اعضای این دو قبیله متفاوت با کمی سختی و فراز و نشیب همراه هست که البته درنهایت به پیوند و دوستی ختم خواهد شد. درعینحال قهرمانان آب هم یاد میگیرند که چطور اژدهایان را کنترل کرده و سوار برآنها در آسمان پرواز کنند.
در فیلم شاهد لحظاتی هستیم که قرار است به شدت مهیج باشند و خب، حالوهوای کلی فیلم هم این هیجان را قابل تشخصی میکند. اما متأسفانه مقایسه این اثری با پیش درآمدش نتیجهای خوب به همراه دارد. درواقع از دید گروهی از منتقدان این فیلم شباهتهای فراوانی با پیش درآمدهای حماسی جورج لوکاس دارد. به عنوان مثال طراحی برخی از ساکنان پاندورا بیشباهت به شخصیت جار جار بینکس نیست؛ گویی طراح نتوانسته است کار خود را ب خوبی انجام دهد. حتی گاهی اینگونه تصور میشود که جیمز کامرون با تصوری از شخصیت موگلی کتاب جنگل اثر رودیار کیپلینگ، به کودکان فیلم جان بخشیده است. البته گاهی حتی میتوانید آناکین جوان را هم به خاطر بیاورید زمانی که در یکی از اپیزودهای مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان به نام تهدید شبح، غرق هیجان میشد.
مطلب مرتبط: بیوگرافی جیمز کامرون
دیگر ویژگی برجسته فیلم استفاده از فناوری 3D است که نقش پررنگی در تغییر تجربه بینندگان در هنگام تماشای آثار سینمایی دارد. اما خب استفاده از این فناوری هم چندان ارزان نیست و برای ساخت فیلمی همچون «آواتار: راه آب» ظاهرا مبلغ در حدود دو میلیارد دلار خرج روی دست کامرون گذاشته است. بااینحال به نظر میرسد این کارگردان در استفاده از فناوری که به شکلی به نام او پیوند خورده است، اصرار داشته و این امر به استانداردی در آثار او تبدیل شده است. درعین حال همان استعاره همیشگی ضد امپراتوری/ضد استعماری و البته دوست داشتن محیط زیست هم در این فیلم به خوبی قابل مشاهده است.
به باور منتقد راجر ایبرت، جیمز کامرون از تماشاگران میخواهد که به حقایق شکل گرفته در ذهن او باور داشته باشند. باور کنند که بیگانگان به سیارهای دوردست لشکر کشیدند. از بسیاری جهات سیاره پاندورای فیلم آواتار شاید جاهطلبانهترین شیوه او برای به اشتراک گذاشتن این باور به قدرت سینما شده است. با پیشرفت تکنولوژی کامرون هم فرصتی مناسب به دست آورده است تا محدودیتهای قبلی خود را به چالش کشیده و با ساخت آثار سه بعدی و استفاده از فناوریهای مدرن و امروزی بیننده را به سفری متفاوت ببرد. اما شاید جذابترین نکته در مورد فیلم آواتار: راه آب این باشد که کاگردان چطور باور به مضامینی که قبلا بارها در آثار خود به آنها پرداخته بود را یک جا به نمایش گذاشته است.
به گزارش ۷۲۴پرس، آواتار تنها بازخوانی جدید از فیلم اولیه نیست؛ این اثری است که عناصر موضوعی و حتی بصری دیگر آثار این کارگردان همچون تایتانیک، بیگانهها، نابودگر و آبیس را یک جا جمع کرده است. گویی کامرون برای همیشه به سیاره پاندورا نقل مکان کرده و هرچیزی که توانسته را با خود به آنجا برده است. درواقع این اشتیاق او برای دعوت بینندگان به این جهان جدید، خیره کننده و مملو از صحنههای اکشن به اندازهای است که شاید او دیگر هرگز میلی به ترک کردن آن نداشته باشد.
البته منتقد سایت راجر ایبرت به این مسئله هم توجه دارد که تلاش کامرون و اشتیاقش برای به تصویر کشیدن بخشهای خوب ماجرا گاهی او را انجام تنظیماتی عجولانه کشانده است. بهعنوان نمونه در فیلم شاهد نسخهای آواتار گونه از سرهنگ مایلز کواریچ با بازی استفن لانگ هستیم که بازگشته است تا انتقام مرگ قالب انسانی خود را از جیک و خانوادهاش بگیرد. واضح است که او و ارتش مردمان آسمان عاملان اصلی ویران کردن جهان پاندورا هستند، اما گاهی انگیزه این شخصیتهای شرور مبهم است. مثلا اینکه چرا کواریچ اینقدر روی شکار جیک و خانوادهاش اصرار دارد؟ شاید فقط چون طرح داستانی جیمز کامرون براین اساس بنا شده است و البته لانگ هم در دیوانه بازی خوب است.
یکی دیگر از نشانههای ناخنک زدنهای کامرون به موضوع فیلمهای گذشته او، در پاسخ به این پرسش مهم نمود پیدا میکند که سارا کانر در فیلم ترمیناتور مطرح کرد. ایکه آیا باید به جنگیدن ادامه داد یا برای نجات خانواده فرار کردن را انتخاب کرد؟ آیا باید دوید از دشمن قدرتمند پنهان شد یا باید مصائب مبارزه با ظالمان شرور را به جان خرید؟ خب جیک ظاهرا ابتدا گزینه فرار و پنهان شدن را انتخاب میکند، اما آیا باید با نتایج تصمیمهای خود زندگی کنیم یا جایی باید اشتباهات را پذیرفته و آنها را اصلاح کرد.
در اواسط فیلم تمرکز ناگهان از درگیریهای شخصی سالی و کواریچ، توجه فیلم به سمت بچهها برمیگردد و درنهایت شما احساس میکنید دنیای آواتار درحال گسترده شدن است؛ چیزی که در فیلم اول قابل مشاهده نبود. آنجا همه چیز روی بازگو کردن یک داستان متمرکز بود، اما اینجا کامرون به شکلی جاهطلبانه چندین داستان را همزمان جلو میبرد که البته باتوجه به اینکه دیگر نسخههای فیلم آواتار هم در راه هستند چیز چندان عجیبی نیست و کامرون از همین حالا درحال چیدن مهرههای جدید برای بازگو کردن داستانهایی جدید و غنی است. بااین حساب قرار است در آینده شاهد یک قهرمان و درکنار او یک ضدقهرمان بزرگتر بوده و به تدریج تمرکز از روی جیک و کواریچ کنار برود. درمجموع قهرمان این فیلم کل خانواده و حتی سیارهای است که آنها را در کنار هم نگه داشته است و خب آنتاگونیست هم هرچیزی خواهد بود که سعی کند به هرشکلی این جهان، طبیعت و موجودات ساکن آن را به مرز نابودی بکشاند.
مطلب مرتبط: همه آنچه باید در مورد آواتار ۲ بدانید
درپایان امیدوارم از این مرور و همراهی با ۷۲۴پرس دات کام لذت برده باشید. آیا موفق به تماشای فیلم آواتار: راه آب شدید؟ نظر شما در مورد نظرات متفاوت منتقدان در مورد این فیلم چیست؟ شما این اثر جدید جیمز کامرون را چطور ارزیابی میکنید؛ قدمی رو به جلو یا درجا زدن و اسیر یک ایده شدن؟ فراموش نکنید نظرات خود را با ما و دیگر دوستانتان هم درمیان بگذارید.
شب یلدا
#کریسمس
#آشپزی
#خراسان جنوبی