آیا شما هم امیدوار هستید که روزی ازدواج کنید؟ پس قبل از هر گونه اقدام، مطمئن شوید که انتخاب‌تان درست خواهد بود. چرا که یک انتخاب اشتباه می‌تواند مشکلات عاطفی و سلامتی زیادی برای شما رقم بزند. در ادامه به معرفی ۵ شخصیتی خواهیم پرداخت که نباید با آن‌ها ازدواج کنید!

۱. کودک بزرگسال

کودک بزرگسال کسی است که در ظاهر بزرگسال اما در درون کودک است. این نوع شخصیت در مورد تصمیمات مهم زندگی‌اش همچنان با به پدر و مادر خود متکی است و به نظرات شما کاری ندارد. حتی به این قضیه فکر نکنید که از این رفتارش انتقادی کنید! چرا که به شدت از رویه‌ی خود دفاع می‌کند و تنها متوجه خشم وی خواهید شد. در واقع به منظور حفظ صلح رابطه‌تان باید دائم مواظب بوده و پاورچین حرکت کنید! در صورتی که نخواهید برای شریک زندگی خود نقش والد را بازی کنید و به دنبال جایگاه همسری باشید باید از چنین شخصی دوری کنید.

پاستو و کوین تامپسون به عنوان دو نویسنده می‌گویند: هر دو طرف باید در یک رابطه‌ی عاطفی مسئولیت پذیر باشند.

بیشتر افراد می‌خواهند که با یک شریک ازدواج کنند نه این که طرف حساب آن‌ها یک کودک باشد. خیلی از افراد در هنگام ازدواج تعهد می‌دانند که شریک زندگی شما خواهند بود در حالی که مانند یک کودک وابسته عمل می‌کنند. ازدواج می‌تواند رابطه‌ای مهم و پر تحرک در زندگی فرد باشد، اما تنها زمانی این اتفاق می‌افتد که دو طرف در جایگاه برابر قرار بگیرند. البته این بدان معنا نیست که هر دو طرف باید مشابه هم باشند بلکه به این معنا است که هر دوی آن‌ها به صورت مساوی در ارتباط‌شان سرمایه‌گذاری کنند و به یک اندازه مسئول باشند.

۲. افراد روزهای خوش

این گونه افراد را چند ماه پس از ارتباط عاطفی خواهید شناخت. آن‌ها تا زمانی که اوضاع، خوب و رنگین کمانی است خوب هستند. به طوری که فکر می‌کنید بهتر از آن‌ها آدم وجود ندارد. اما به محض این که با شرایط بحرانی مواجه شدید دیگر خبری از آن‌ها نمی‌شود. در واقع، در شرایط سختی به جای کمک به رفع مشکل، شریک شما به راحتی ناپدید می‌شود. این نوع رفتار در زمان گرفتاری شما بد و بدتر هم خواهد شد. چرا که به محض این وارد زندگی روزمره شدید و هیجانات دوران نامزدی کم رنگ‌تر شد، شریک شما انتظار دارد که شما یک طرفه برای درست کردن جو حاصل تلاش کنید.

در حالی که یک ازدواج موفق با بده بستان همراه است! جان گتمن، به عنوان یک روانشناس می‌گوید: برای زوج‌ها حیاتی است تا روزانه تلاش کنند که علاقه‌شان به یکدیگر تمدید شود. زوج‌ها می‌توانند در طول زندگی به سمت یکدیگر نزدیک یا از یکدیگر دور شوند. این مبادلات به آن‌ها کمک می‌کند تا بیشتر به سمت همدیگر کشیده شوند.

۳. فراری‌ها

این شریک فقط خواستار ازدواج است چون می‌خواهد از وضعیت فعلی‌اش فرار کند. این وضعیت می‌تواند، مشکلات مالی، تنهایی یا برخی مسائل پنهان دیگر باشد. بنابراین حواس‌تان باشد که در دوران آشنایی قبل از ازدواج این موضوع را بررسی کنید. پاسخ‌هایی که با پرسش‌های خود از طرف مقابل دریافت می‌کنید، می‌تواند سرنخ‌هایی به شما بدهد. بنابراین اجازه ندهید که درگیر فرصت‌طلبی‌های این افراد شوید.

ماری‌هارتول واکر، مشاور روانشناس و ازدواج و خانواده می‌گوید: ازدواج نباید به عنوان وسیله‌ای برای حل وضعیت بد استفاده شود. وقتی از ازدواج برای فرار از شرایط دردناک استفاده می‌شود، نتیجه‌ی آن مثبت و پایدار نخواهد بود.‌هارتول واکر توضیح می‌دهد که ازدواج‌هایی که آگاهانه یا ناخودآگاه به علت فرار از یک وضعیت دشوار صورت می‌گیرند، نمی‌تواند مفاهیم ارزشمندی چون عشق بالغانه، ارزش‌های مشترک و تعهد به آینده را تجربه کنند.

۴. آتشفشان‌ها

توانایی «مدیریت خشم» موضوع قابل درکی است. از نظر فردی که دارای خواص آتشفشانی است، شما به دنبال راهکارهایی برای تضعیف موفقیت‌های وی هستید. در طی دوران آشنایی به نشانه‌های خشم او توجه کنید. استیون استونز به عنوان یک روانشناس می‌گوید، افراد عصبانی معمولا حق را به خود می‌دهند. افراد آتشین مزاج و عصبی دائم خود را در مواجهه با یک جهان ناعادلانه می‌بینند. آن‌ها اغلب شکایت می‌کنند که خواسته‌هایشان از سوی عموم به درستی درک نشده و احساس مورد ظلم واقع شدن دارند. به همین دلیل، هر بار که در مواجهه با مسئله‌ای برسند که از نظر آن‌ها ناعادلانه بیاید یا حق با آن‌ها باشد، بیش از سایرین رفتار تهاجمی از خود نشان می‌دهند.

۵. بازیکن‌ها

این شریک قبل از ازدواج هم ویژگی‌های خود را نشان می‌دهد و دائم به دنبال مچ گرفتن و پیدا کردن نشانه‌های خیانت است! سوزی جانسون، کارشناس امور زندگی و متخصص خیانت زوجین می‌گوید: اعتماد باعث شکل‌گیری یک اتحاد رضایت‌بخش می‌شود. ازدواج با فردی که به او اعتماد ندارید، ایده‌ی بدی است. جانسون اهمیت اعتماد به رابطه را این گونه توضیح می‌دهد:

تمام روابط بر پایه‌ی اعتماد شکل گرفته‌اند. وقتی به کسی اطمینان ندارید، طبیعی است که نمی‌توانید با وی صمیمی شوید. اگر هم طرف مقابل به شما اعتماد نکند، او نمی‌تواند با شما صمیمی شود. بنابراین، چنانچه در رابطه‌ای هستید که هیچ اعتمادی در آن وجود ندارد، در واقع ارتباطی هم شکل نمی‌گیرد. بلکه شما صرفا با کسی آشنا شده‌اید و هر دوی شما بدون داشتن احساسات واقعی تظاهر به داشتن رابطه می‌کنید! همانند عشق، اعتماد داشتن هم یک موهبت است.