بعضی کارها و باورهای ما ناشی از بمباران‌های روانی یا نگرش‌هایی است که در ناخودآگاه ما وجود دارد. به طوری که در عرصه‌ی فروش و تبلیغات، این اثرهای روانی می‌تواند ما را قانع به خرید محصولات و سرویس‌های خدماتی کند. در این مقاله به معرفی ۱۰ اثر روانی تاثیرگذار در رفتارهای خود خواهیم پرداخت.

گاهی اوقات کاری را انجام می‌دهیم و بعد با خود فکر می‌کنیم که با چه منطق و منظوری این کار را کردیم؟ در واقع، پشت هر رفتاری همیشه منطقی وجود دارد اما اغلب اوقات، دلایل خاص و پنهانی پشت انگیزه‌های ما وجود دارد که ممکن است به راحتی متوجه ان‌ها نشویم.

در این مطلب، ۷۲۴ پرس به نقل از برایت ساید به بیان ۱۰ اثر روانی می‌پردازد که روزانه ممکن است با آن سر و کار داشته باشیم. بنابراین متوجه علت بعضی از رفتارها و عکس‌العمل‌های خود خواهید شد.

۱۰. اثر لنگر انداختن

خیلی از افراد وقتی قیمت اصلی یک محصول را می‌دانند (حتی اگر آن قیمت اشتباه باشد) در ارزیابی و ارزش‌گذاری آن احساس راحتی بیشتری می‌کنند. از این ترفند روانی معمولا در فروشگاه‌ها استفاده می‌شود. برای مثال قصد خریدن لباس دارید. برچسب درج شده روی آن ۳۰۰ دلار است. ممکن است در این حالت بگویید ۳۰۰ دلار برای این لباس واقعا زیاد است. در حالی که اگر برچسب قیمت لباس ۱۰۰۰ دلار باشد و با تخفیف حراجی به ۳۰۰ دلار رسیده باشد، راحت‌تر برای خرید آن اقدام خواهید کرد. هر چند اگر آن ۱۰۰۰ دلار اعلام شده ساختگی باشد. (که معمولا هست!)

۹. انحراف از نتیجه‌ی اصلی

ما اغلب درست بودن تصمیم‌گیری خود را به نتیجه‌ی نهایی واگذار می‌کنیم و اقداماتی که برای دستیابی به نتیجه انجام می‌دهیم را در نظر نمی‌گیریم. از این اثر روانی در آگهی‌های تبلیغاتی استفاده می‌شود و توجه مخاطب را بر روی نتیجه‌ی نهایی متمرکز می‌کنند. بنابراین اگر اکنون یک برند جدید از گوشی آیفون خریده‌اید، نمی‌توانید ادعا کنید که تمام حساب‌تان را با تصمی‌گیری آگاهانه خالی کرده‌اید!

۸. پارادوکس انتخاب

پارادوکس انتخاب می‌گوید که هر چه تنوع انتخاب‌ها بیشتر باشد، احتمال این که از انتخاب خود راضی‌تر باشیم کم‌تر خواهد بود. حتما به یاد دارید که بارها چیزی را خریداری کرده و از خرید آن پشیمان شده اید و با خود گفته اید کاش مدل دیگر را خریده بودید. حتی اگر تصمیم نهایی بهترین گزینه‌ی موجود هم باشد، باز هم به علت تنوع انتخاب ما ناراضی خواهیم بود.

.۷ توهم نشانه‌سازی

گاهی اوقات مشاهده‌ی بعضی رویدادهای تصادفی باعث ایجاد این توهم در برداشت‌های ذهنی ما می‌شود. این ویژگی در قماربازان و افرادی که دنبال نشانه‌سازی هستند! زیاد دیده می‌شود. هر دوی ان‌ها از رویدادهای موجود، تفسیرهای اشتباهی دارند.

۶. اثر بی دست و پایی

تصور کنید زوجی در خیابان راه می‌روند و ناگهان یکی از آن‌ها سرش به ستون یا دیواری می‌خورد. بعید است که آن دیگری با خودش بگوید: «این دیگر چه احمق و بی دست و پایی است!» حتی برعکس، شخصیت اولی آن لحظه جذاب‌تر هم می‌شود! چرا که کامل و بی‌عیب و نقص بودن، دافعه برانگیز است در حالی که اشتباهات، افراد را جذاب‌تر می‌کند. بنابراین اگر هنگام قدم زدن در کنار محبوب تان سکندری خوردید، خود را ناراحت نکنید. (حتی خوشحال هم بشوید!)

۵- جلوه کولشوف

اثر کولشوف، در سینما و فیلم‌سازی کاربرد دارد. به این ترتیب که مخاطب دو تصویر بی ربط را پشت سر هم می‌بیند و در ناخودآگاه خود برای آن‌ها ارتباط معنادار پیدا می‌کند. غیر از صنعت سینما، بازاریابان و متخصصان حوزه‌ی تبلیغات هم با استفاده از جلوه‌ی کولشوف به محصول‌شان شخصیت خاصی نسبت می‌دهند.

۴- تنفر از بدن

در این شرایط افراد احساس می‌کنند که زشت هستند و دلیل شکست‌های زندگی آن‌ها زشت بودن‌شان است! البته چنین افرادی معمولا ظاهرهای جذابی دارند و مشکل واقعی کمبود عزت نفس آن‌ها است.

۳- خطای بازمانده

اغلب ما موفقیت یک عرصه را با توجه به افراد موفق آن قضاوت می‌کنیم. برای مثال ما به ثروت و موفقیت یک تاجر فشفشه‌های منور! حسادت می‌کنیم در حالی که نمی‌دانیم که افراد زیادی وارد این تجارت شده و شکست خورده‌اند! برای این که دچار چنین خطایی نشوید، رویدادها را از زوایای مختلف نگاه کنید.

۲- اثر غیر قابل دسترس بودن

به طور کلی، در این نگرش، هر چیز که دسترسی به آن سخت‌تر باشد، همیشه مطلوب‌تر است. حتی اگر از سطح انسانی به این اثر نگاه کنیم، همیشه افرادی که نمی‌دانیم در ذهن‌شان چه می‌گذرد، مرموز هستند و شرایط سطح بالایی دارند برای آشنایی جاذبه‌ی بیشتری برای ما دارند.

۱- ترس از زیبایی

تا به حال به این نکته توجه کرده‌اید که در مکان‌های عمومی مانند ایستگاه‌های مترو، افراد کم‌تری کنار زیبارویان نشسته‌اند؟ حقیقت این است که افراد از نشستن کنار چهره‌های زیبا احساس تنش بیش از حد می‌کنند و می‌ترسند که  این هم‌نشینی چهره‌ی آن‌ها را در معرض قضاوت عموم قرار دهد. در حالی که نشستن در کنار چهره‌های معمولی چنین تنشی را ایجاد نمی‌کند.