خیلی از مردم فکر می‌کنند که هوش باعث موفقیت افراد خواهد شد. در حالی که هوش سهم خیلی کمی دارد. خیلی مواقع افرادی را می‌بینیم که مدارج بالای تحصیلی را دارند، اما همان کاری را انجام می‌دهند که دیگر افراد در حال انجام آن هستند. چرا؟ چون مسئله‌ی مهم در این میان AQ است.

AQ که اختصار Adversity Quotient است معنایی معادل بهره شکست را دارد. بنا به نظر جیم کانترل، یکی از بنیان‌گذاران اسپیس ایکس این قابلیت را می‌توان «توانایی در بررسی شکست» نامید.

جیم کانترل تعریف می‌کند زمانی که همه (از جمله خود او) فکر می‌کردند که اسپیس ایکس موفق نخواهد شد، ایلان ماسک در مورد شکست فکر نمی‌کرد. او فقط به چگونگی انجام کار فکر می‌کرد. این شد که در نهایت جیم کانترل استعفا داد و ایلان ماسک به موفقیت رسید.

درست است که هوش فوق‌العاده و چشم اندازهای بزرگ ایلان ماسک در این موفقیت بی‌تاثیر نبوده است، اما آنچه که او را در بین سایرین برجسته نگه داشته است AQ بالای وی است.

البته که همه‌ی ما انسان هستیم؛ از این رو خیلی سخت است که در مواجهه با مشکلات دچار شک و تردید نشویم. حتی ایلان ماسک هم، وقتی دو کمپانی‌اش در سال ۲۰۰۸ تا مرز ورشکستگی پیش رفت دچار تردید شد. ضمن این که در آن زمان درگیر یک پرونده‌ی طلاق هم بود. از این رو احساس کرد که کاملا شکست خورده است؛ خوشبختانه این افکار در ذهن وی خیلی جا خوش نکرد.

برای این که چنین افکاری نتوانند بر شما غالب شوند فهرستی برای خود تهیه کنید.

این فهرست می‌تواند سطح AQ شما را بالا ببرد. چگونه؟

قبل از شروع هر پروژه یا کار بر روی یک هدف، فهرستی از تمام افکار منفی یا بهانه‌هایی که شما را به چالش می‌کشد، فراهم کنید. سپس برای هر کدام از آن‌ها دفاع تا توجیه متقاعد کننده‌ای پیدا کنید.

برای مثال، قبل از این که در یک پروژه‌ی جدید سرمایه‌گذاری کنید ممکن است فکر منفی شما این باشد: «در صورت بروز هر نوع حادثه‌ای من پول کافی برای حمایت از پروژه ام ندارم». در توجیه ان می‌توانید بنویسید: «اما می‌توانم از خانواده یا بانک پول قرض بگیرم».

این راه حل‌ها به شما کمک خواهد کرد که در برابر چالش احتمالی، در حالت آماده باش قرار داشته باشید. در صورت انجام چنین اقدامی، دیگر بر روی جنبه‌های منفی قضیه به اندازه‌ی قبل تمرکز نمی‌کنید. ضمن این که انرژی بیشتری برای تمرکز بر کار و پیشرفت و موفقیت بیشتر خواهید داشت.