کودکان «بد سرپرست» کودکانی هستند که همواره در معرض خطر آسیب و بزهکاری قرار دارند. از آنجا که همه‌ی ما در قبال یکدیگر مسئول هستیم نباید در مقابل این کودکان بی‌اعتنا و بی‌تفاوت باشیم.

در قانون مربوط به کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست (مصوبه دهم مهرماه سال۹۲ مجلس شورای اسلامی) قانون‌گذار، برای نخستین بار  لزوم «به سرپرستی سپردن» کودکان «بدسرپرست» را تجویز نموده است. ولی متاسفانه به علت عدم نظارت و رصد دایمی می‌بینیم که بسیاری از فرزندان معصوم توسط خانواده‌های گرفتار با فقر، بی سوادی و انواع آسیب‌های اجتماعی مورد آزار و استثمار قرار می‌گیرند و فعالان اجتماعی یا هرگز از چنین مواردی مطلع نمی‌شوند یا به فرض اطلاع، با سختگیری‌های بسیاری در احراز عدم صلاحیت والدین و سپردن این قبیل کودکان به خانواده‌های متقاضی فرزند خواندگی روبرو هستند.

کودک‌ بد‌سرپرست

  • کودک بد سرپرست یعنی کودکی که به خاطر فقر خانواده امکان ادامه تحصیل ندارد و ناگزیر از تحمل شرایط کاری طاقت فرسا است.
  • کودک بدسرپرست یعنی کودکی که اگر مخارج اعتیاد پدر دایم‌الخمر یا معتاد خود را تامین نکند، انواع آزارهای جسمی و شکنجه در انتظار او است.
  • کودک بد سرپرست یعنی کودکی که به اجبار والدین ناگزیر به خرید و فروش و جابه جایی مواد مخدر است.
  • کودک بد سرپرست یعنی کودکی که والدین ناآگاه توانایی حفاظت اورا ندارند و توسط سودجویان مورد تعرض و آزار جنسی قرار می‌گیرد.
  • کودک بد سرپرست یعنی کودکی که توسط پدر و مادر معتاد به گروه‌های مافیایی قاچاق و تکدی‌گری اجاره داده می‌شود.

آسیب‌های خانوادگی زمینه‌ساز بحران‌های اجتماعی هستند

ریشه‌ی هر نوع رفتار و آسیب اجتماعی کودکان در مرحله‌ی اول از آسیب‌های خانواده نشات می‌گیرد. صرف‌نظر از مرگ و میر و حوادث تلخ و ناگواری که باعث بی‌سرپرستی یا بدسرپرستی می‌شود، از هم گسیختگی کانون گرم خانواده بنا به اختلافات بین والدین، دشواری‌ها و مشکلات و ناآگاهی‌ها و عدم تفاهم که منجر به جدایی و طلاق عاطفی یا واقعی می‌‌شود، باعث می‌شود تا‌ کودکان چنین خانواده‌هایی از آسیب‌‌پذیری در امان نباشند و تاثیرات منفی و سوئی را تجربه کنند. این امر بی شک آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی بسیار تلخی را بر پیکره‌ی خانواده و جامعه وارد خواهد کرد. وجود هر نوع بحران و ناهنجاری در خانواده، شالوده‌‌های آن را متزلزل و سست می‌سازد. طلاق و جدایی و عواقب تلخ و ناگوار آن منجر به بدسرپرستی می‌‌شود.

والدین بی‌صلاحیت را باید از کودکان جدا کرد

والدین کودکان بدسرپرست معمولا افرادی هستند که دچار اعتیاد، بزهکاری، بیماری، زندان و انحرافات اخلاقی هستند و صلاحیت نگهداری از آن‌ها را ندارند و فاقد هر گونه احساس مسئولیت اجتماعی هستند. این موضوع مهم خود نقش منفی و سوئی در تربیت و رشد فردی و شخصیتی این کودکان به‌جای خواهد گذاشت و می‌تواند از آن‌ها افرادی معتاد، تبهکار و بزهکار و منحرف اخلاقی و مجرم بسازد.

در مواجهه با کودکان آسیب دیده چه باید کرد؟

 پیشنهاد می‌شود در صورت مشاهده‌ی چنین کودکانی گزارش را به شماره تلفن ۱۲۳ اطلاع دهند تا این کودکان در خانه‌های مخصوص و تحت نظر بهزیستی بزرگ شده و پرورش پیدا کنند. در صورت مواجهه با کودکان کار با آن‌ها رفتاری از سر محبت داشته باشیم تا به روح آن‌ها زخم نزنیم.

نسبت به گریه‌ها و فریادهای مداوم کودک همسایه بی‌تفاوت نباشیم. شاید در اکثر موارد مورد مشکوک کودک آزاری نباشد، اما حساس بودن به این قضیه باعث می‌شود که معصوم بی‌گناهی در اطراف ما تحت شکنجه و اذیت قرار نگیرد.